36 روش جالب برای توصیف احساسات به زبان اسپانیایی

آیا هنگام صحبت با اسپانیایی زبانان از گفتن sí (بله) و no (نه) و لبخندهای مداوم خسته شده‌اید؟ هر چند اسپانیایی یک زبان رسا است؛ اما گاهی اوقات توصیف احساسات برای یک زبان آموز مبتدی یا حتی سطح متوسط ممکن است خسته کننده باشد.

از اینرو ما در این مطلب شبکه مترجمین راستین قصد داریم 36 عبارت جالب و مفید را برای بیان احساسات به زبان اسپانیایی به شما آموزش دهیم. با مطالعه این مطلب می‌توانید تمام احساسات از شادی و غم گرفته تا عصبانیت و تعجب را به زبان اسپانیایی بیان کنید.

 

چگونه در مورد احساسات به زبان اسپانیایی صحبت کنیم؟

قبل از اینکه به اصل بحث بپردازیم بایستی بعضی از نکات اولیه را بیان نماییم. از جمله

 

نام احساسات به زبان اسپانیایی

ابتدا با مرور برخی از نام‌هایی که مبین احساسات هستند، شروع می‌کنیم. این کلمات اسم هستند؛ زیرا حالت یا احساسی را توصیف نمی‌کنند و خود یک حالت یا احساس هستند. واژگان زیر در یادگیری زبان اسپانیایی به شما کمک می‌کنند؛ پس بیایید با هم نگاهی به آنها بیندازیم.

احساسات مثبت

احساسات منفی

  • La felicidad: شادی
  • La envidia: حسادت
  • El amor: عشق
  • La preocupación: نگرانی، دلواپسی
  • El agradecimiento: سپاسگزاری
  • La tristeza: غم و اندوه
  • El optimism: خوش بینی
  • El miedo: ترس
  • La calma: آرامش
  • El estrés: استرس

 

افعال برای صحبت درباره احساسات

در انگلیسی از افعال to be (توبی) برای توصیف احساسات استفاده می‌شود؛ مثل i am sad (من غمگین هستم)، you are happy (شما خوشحال هستید)، he is thirsty (او تشنه است). اما در زبان اسپانیایی دایره افعال به کار رفته در این زمینه بیشتر است و می‌توان به estar (فعل توبی)، sentirse (احساس کردن)، dar (دادن) و tener (داشتن) اشاره کرد.

  • فعل estar با صفت استفاده می‌شود. در واقع این فعل شبیه به روش توصیف احساسات در زبان انگلیسی است.

Estoy alegre porque mañana es mi cumpleaños.

خوشحالم چون فردا تولدمه.

Ella está deprimida porque su novio rompió con ella.

او افسرده است زیرا دوست پسرش از او جدا شده است.

  • فعل sentirse همان کاربرد to feel زبان انگلیسی را دارد. به عنوان مثال:

Siempre me siento cansado porque trabajo por las noches.

من همیشه احساس خستگی می‌کنم چون شب‌ها سر کار هستم.

Se siente enfermo, así que vamos al consultorio medico.

او احساس بیماری می‌کند؛ به همین دلیل ما به مطب دکتر می‌رویم.

  • از tener برای احساساتی که اسم هستند و بیانگر تشنگی و گرسنگی می‌باشند استفاده می‌شود.

Tengo hambre porque debí haber desayunado a las 8, pero ya son las 10.

من گرسنه هستم؛ چون باید ساعت 8 صبحانه می‌خوردم اما الان ساعت 10 است.

Mi prima tiene sueño porque su vuelo aterrizó a las 4 de la mañana.

پسر عموی من خسته است؛ زیرا پرواز او ساعت 4 صبح به زمین نشست.

عبارات احساسی رایجی که از tener استفاده می‌کنند به شرح زیر هستند:

Tener hambre: گرسنه بودن

Tener prisa: عجله داشتن

Tener dolor de cabeza: سر درد داشتن

Tener sed: تشنه بودن

 Tener frío / Tener calor: سرد / گرم بودن

Tener sueño: خواب آلود بودن

Tener miedo: ترسیدن

Tener catarro / un resfriado: سرما خوردن

Tener razón: مستحق بودن

Tener suerte: خوش شانس بودن

Tener cuidado: مراقب بودن

Tener [número] años: [تعداد] ساله بودن

Tener celos: حسادت کردن

Tener ganas de comer: برای اشاره به احساس خوردن

  • فعل dar برای توصیف احساساتی که به شما تحمیل می‌شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع احساساتی را توصیف می‌کند که به ما اعطا یا تحمیل شده‌‌اند.

Me da miedo pensar en la muerte.

فکر کردن به مرگ مرا می‌ترساند.

Las películas de terror le dan miedo a mi eposo.

فیلم‌های ترسناک، شوهرم را می‌ترسانند.

Nos da vergüenza bailar.

ما از رقصیدن خجالت می‌کشیم.

 

مکان استفاده از صفت در زبان اسپانیایی

اگر با دستور زبان اسپانیایی آشنایی دارید احتمالاً می‌دانید که صفت‌‌ها مثل زبان فارسی معمولاً بعد از اسم‌‌ها می‌آیند؛ مثل el vestido rojo (لباس قرمز) و la casa blanca (خانه سفید).

اما همه احساسات صفت نیستند (به احتمال زیاد هنگام استفاده از افعال tener و dar متوجه این موضوع شده‌اید). در واقع وقتی آنها صفت هستند؛ اسم‌ها را توصیف نمی‌کنند. آنها در اصل بیانگر وضعیت ما هستند. به همین دلیل احساسات همیشه بعد از فعل می‌آیند. به عنوان مثال:

Estoy cansado.

من خسته هستم.

Me da miedo.

من را می‌ترساند.

Tiene celos.

او حسود است.

Me siento feliz.

من احساس خوشحالی می‌کنم.

 

استفاده از وجه شرطی به همراه احساسات

وجه شرطی در زبان اسپانیایی حالتی است که بیشتر زبان آموزان در مراحل متوسط به بالای روند یادگیری آن را مطالعه می‌کنند. این حالت معمولاً هنگام صحبت در مورد احساسات مورد استفاده قرار می‌گیرد و مشخصاً برای بیان موارد زیر به کار می‌رود:

  • عبارات غیر شخصی
  • نظرات، احساسات یا نقطه نظرات
  • انکار، مخالفت یا تصمیم
  • توصیف موقعیت‌هایی که مشکوک یا بعید هستند.

توجه داشته باشید که معمولاً الگوی فعل + que، فاعل را تحریک می‌کند؛ به عنوان مثال espero que (امیدوارم که ... )، deseo que (آرزوم اینه که ... ) و dudo que (من شک دارم که ... ). پس اگر می‌خواهید جزئیات بیشتری را به عبارات مرتبط با احساسات اضافه کنید؛ باید از que یا de que و بعد از آنها از فاعل برای بیان منظورتان استفاده کنید. بیایید به چند نمونه زیر نگاهی بیندازیم.

Me molesta que siempre llegue tarde.

اینکه او همیشه دیر می‌رسد مرا آزار می‌دهد.

No importa que no quieras ir, tienes que ir igual.

مهم نیست که نمی‌خواهی بروی، به هر حال باید بروی.

Estoy feliz de que vengas mañana.

خوشحالم که فردا می‌آیی.

 

 

عواطف و احساسات رایج در زبان اسپانیایی

در ادامه این مطلب به شما نشان خواهیم داد که چگونه شادی، تایید، بی تفاوتی، ترس، عصبانیت، ناراحتی و دوست نداشتن خود را به زبان اسپانیایی بیان نمایید.

 

خوشحالی در زبان اسپانیایی

شادی و خوشحالی

بیایید با برخی عبارات پایه و واژگانی شروع کنیم که به شما کمک می‌کنند خوشحالی خود را به دوستان اسپانیایی زبانتان نشان دهید. با این عبارات پایه می‌توانید رضایت خود را در هر موقعیت اجتماعی به خوبی ابراز کنید. همچنین در ادامه برخی از عبارات محاوره‌ای را هم به شما معرفی می‌کنیم تا گفتارتان را دلپذیرتر و خودمانی‌تر نمایید.

1. Estoy contento (من خوشحالم)

این جمله توصیف کننده احساسات در زبان اسپانیایی در اصل به معنی "من راضی هستم" می‌باشد. شما می‌توانید بسته به جنسیت خود از contento/a برای ابراز خوشحالی یا رضایت کلی استفاده کنید.

Estoy contento de haber encontrado mis llaves.

از اینکه کلیدهایم را پیدا کردم خوشحالم.

2. Estoy feliz (من شادم)

اگر چه contento و feliz معانی مشابهی دارند؛ اما feliz بر شادی مشتاقانه یا مسرت بخش دلالت دارد و کمتر به کار می‌رود.

Estoy feliz de haber realizado mis sueños.

خوشحالم که به تمام آرزوهایم رسیدم.

3. Me allegro (من شاد و خوشحالم)

Me alegro از فعل انعکاسی alegrarse (شاد بودن) می‌آید و مشابه حالت "از شنیدن آن خوشحالم" مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Me siento mucho mejor.

خیلی احساس بهتری می‌کنم.

Bien, me allegro.

خوب، از شنیدن آن خوشحالم.

4. Pasárselo pipa (خوش گذراندن)

وقتی غرق در لذت و شادی هستید می‌توانید از pasárselo pipa استفاده کنید. این عبارت در زمان گذشته نیز کاربرد دارد.

¡Me lo estoy pasando pipa!

در حال خوشگذرانی هستم.

Me lo pasé pipa.

اوقات بسیار خوبی داشتم.

5. Flipé یا flipé en و یا flipé con (برای از کوره در رفتن، هیجان زده شدن)

شبیه عبارت انگلیسی I flipped out می‌باشد که بیانگر شادی، هیبت و لذت است. شما می‌توانید یا از این کلمه به تنهایی استفاده کنید یا با استفاده از flipé en یا flipé con منظور خود را دقیق‌تر بیان نمایید.

Flipé en el concierto anoche.

من در کنسرت دیشب به شدت هیجان زده شدم.

6. ¡Toma! (درست است، آهان!)

این عبارت فرم دستوری فعل tomar (گرفتن) است که بیانگر هیجان، شادی یا پیروزی می‌باشد. زمانی که تیم فوتبال شما گلی به ثمر رساند، نمره بالایی در امتحان کسب کردید، یا متوجه شدید کفش‌هایی که آرزویش را داشتید برای فروش عرضه شده‌اند؛ می‌توانید از ¡toma! استفاده کنید.

Los zapatos finalmente están a la venta. ¡Toma!

بالاخره کفش‌ها به فروش می‌رسند. اره همینه!

 

تایید به زبان اسپانیایی

تایید کردن

بعد از مدتی زندگی در اسپانیا متوجه می‌شوید که خیلی‌ها مشتاقانه دوست دارند تمام شگفتی‌های فرهنگی، هنری و آشپزی کشورشان را به شما نشان دهند. اما آیا تاکنون به این فکر کرده‌اید که بعد از معرفی غذاها، آهنگ‌ها و مکان‌های زیبا در اسپانیا، چگونه می‌خواهید نظرتان را بیان کنید. اگر از عبارات اصلی خسته شده‌اید می‌‌توانید آنها را با برخی از عبارات محاوره‌‌ای پیشرفته که در ادامه معرفی می‌کنیم ترکیب کنید.

7. Me gusta (دوست دارم)

عبارت me gusta در زبان اسپانیایی بسیار کاربردی است. پس بهتر است با نحوه استفاده از آن به طور کامل آشنا شوید. به یاد داشته باشید که وقتی در مورد بیش از یک چیز صحبت می‌کنید؛ باید از me gustan (حاوی n) استفاده کنید.

Me gusta la película.

من فیلم را دوست دارم.

Me gustan las películas.

من فیلم‌ها را دوست دارم.

8. Me encanta (خوشم می آید)

فعل encantar شبیه gustar است. هر چند encantar مستقیماً معنای "متحیر کردن" را می‌دهد؛ اما در واقع برای ابراز علاقه یا عشق شدید مورد استفاده قرار می‌گیرد. در اینجا نیز هنگام صحبت در مورد اشیاء منفرد از me encanta و هنگام صحبت در مورد چندین شی مختلف از me encantan استفاده می‌کنیم.

Me encanta esta canción.

من از این آهنگ خوشم می‌آید.

Me encantan estas canciones.

من از این آهنگ‌ها خوشم می‌آید.

9. ¡Cómo mola! (چه باحال!)

این عبارت تنها یکی از ده‌ها روش محاوره‌ای برای بیان مفهوم "با حال بودن" در اسپانیایی است. توجه داشته باشید که کلمه mola از فعل molar (با حال بودن) گرفته شده است.

10. Es la leche (فوق العاده است)

عبارت فوق در حالت تحت اللفظی به معنی "این شیر است" می‌باشد؛ اما در اصل چیزی فوق العاده را توصیف می‌کند.

¿Te gusta la guitarra española?

آیا گیتار اسپانیایی را دوست دارید؟

Sí, ¡es la leche.

بله، فوق العاده است!

11. Es una pasada (شگفت انگیز و باور نکردنی است)

یک قدم فراتر از es la leche و به صورت تحت اللفظی به معنی "این یک دیوانگی است" می‌باشد؛ اما در اصل بیانگر "شگفت انگیز و باور نکردنی بودن چیزی" است.

¿Te lo pasaste bien en Barcelona?

در بارسلونا خوش گذشت؟

Sí, el Parque Güell es una pasada.

بله، پارک گوئل باورنکردنی است.

12. Qué salado (خیلی خنده داره، با حاله)

این جمله بیانگر تایید زبان اسپانیایی به طور کلی برای توصیف افراد به کار می‌رود و نه چیزها. صفت salado/a (بانمک) فردی را توصیف می‌کند که بودن در کنار او جالب، خنده ‌دار یا لذت بخش است. پس اگر یکی از دوستان اسپانیایی زبانتان شوخی خنده‌ داری کرد؛ می‌توانید بعد از خنده از عبارت زیر استفاده کنید:

Qué salado eres.

تو خیلی بامزه / باحالی.

13. Majo (خوب، دوستانه، جالب)

کلمه majo/a یک فرد خوب، دوست داشتنی یا جالب را توصیف می‌کند. با این حال باید مراقب باشید؛ زیرا کلمه maja را می‌توان در زمینه‌های خاص به "جذابیت فیزیکی" تعبیر کرد.

Es muy majo.

او واقعاً فرد خوبی است.

Esa mujer es muy maja.

آن زن واقعاً جذاب است.

 

بی تفاوتی در زبان اسپانیایی

بی تفاوتی

گاهی اوقات توانایی ابراز بی تفاوتی به اندازه توانایی توصیف احساسات مهم است. عبارات زیر به شما کمک می‌کنند تا بی تفاوتی خود را به دیگران نشان دهید؛ برخی از آنها حتی برای ابراز درجات مختلفی از بی علاقگی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

14. No importa (مهم نیست)

فعل importar به معنای "مهم بودن" یا "اهمیت داشتن" است. برای تأثیر مستقیم گفتار خود یا تهاجمی تر کردن آن می‌توانید عبارت زیر را نیز بگویید:

No me importa.

برام مهم نیست.

البته لحن صدا نیز بر نحوه تفسیر کلمات شما تأثیر می‌گذارد. همچنین فعل importar از نظر دستوری مانند gustar عمل می‌کند؛ این بدان معنی است اگر در مورد چندین چیز صحبت می‌کنید که مهم نیستند باید بگویید:

No importan.

آنها اهمیتی ندارند.

15. Me da igual (من اهمیتی نمی دهم)

جمله اسپانیایی فوق در معنای واقعی کلمه به معنی "من اهمیتی نمی دهم" یا "همه چیز برای من یکسان است" می‌باشد، و بسته به لحن صدا می‌تواند مودبانه یا تهاجمی به نظر برسد.

¿Quieres ir al restaurante chino o al restaurante italiano?

آیا می‌خواهید به رستوران چینی بروید یا رستوران ایتالیایی؟

Me da igual, a mí me gustan los dos.

برایم مهم نیست، من هر دو را دوست دارم.

16. Como quieras (هر چه شما بخواهید یا هر چه شما بگویید)

معمولاً como quieras برای بیان بی تفاوتی در مورد یک ایده یا تصمیم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Voy a preparar la cena. ¿Quieres pescado o pollo?

می‌خواهم شام درست کنم. ماهی می‌خواهی یا مرغ؟

Me da igual, como quieras.

برای من مهم نیست، هر چه شما بگویید.

17. Estoy aburrido (حوصله من سر رفته است)

زمانی که می‌خواهید چیزها را خسته کننده توصیف کنید؛ به جای اینکه بگویید soy aburrido (من کسل کننده هستم) باید از فعل ser به جای estar استفاده کنید.

Estos libros son aburridos.

این کتاب‌ها خسته کننده هستند.

Esa película es aburrida.

این فیلم خسته کننده است.

18. Me importa tres pepinos (اهمیتی نمی دهم)

این عبارت در حالت تحت اللفظی به معنی "برای من سه خیار مهم است" می‌باشد. شما می‌توانید از آن برای بیان اینکه چقدر واقعاً به چیزی اهمیت نمی‌دهید استفاده کنید. هر چند می‌توان Me importa tres pepinos را به‌ عنوان مؤدبانه یا بی ‌ادبانه تفسیر کرد؛ اما در اصل ماهیتی نادیده انگارانه دارد.

¿Qué quieres cenar?

شام چی می‌خوای بخوری؟

Me importa tres pepinos.

برام مهم نیست.

19. Nada del otro mundo (چیز خاصی نیست)

این جمله توصیف کننده احساسات اسپانیایی در اصل به معنی "هیچ چیز از دنیای دیگر" می‌باشد. از اینرو تقریباً معادل عبارت انگلیسی nothing out of this world است. از آن برای توصیف چیزی استفاده می‌شود که مشکلی ندارد یا خیلی هیجان انگیز نیست.

¿Qué opinas de esta canción?

 نظر شما در مورد این آهنگ چیست؟

Nada del otro mundo.

چیز جالبی نیست.

20. Regular (خوبه، چندان عالی نیست)

جالب این است که این کلمه به معنای معادل انگلیسی آن نیست. در عوض کلمه اسپانیایی regular در زبان محاوره‌ای به معنای "خوبه" یا "چندان عالی نیست" می‌باشد. به عنوان مثال اگر احساس می‌کنید دچار کسالت هستید ممکن است به کسی بگویید:

Me siento regular.

احساس می کنم خوب نیستم.

در این مورد کلمه regular نه شور و شوق زیاد و نه ناراحتی جدی را توصیف می‌کند. همچنین می‌توانید از regular برای بیان نظرات خود استفاده کنید. مثلاً

¿Cómo fue la película?

فیلم چطور بود؟

Eh, regular.

خوب بود.

 

دوست نداشتن در زبان اسپانیایی

دوست نداشتن

اگر در حال یادگیری زبان اسپانیایی هستید باید بدانید در صورت عدم تایید چیزی چگونه نظر خود را به دیگران ابراز کنید. با استفاده از عبارت‌های زیر می‌توانید به دیگران نشان دهید که احساس ناامیدی، نارضایتی یا آزردگی دارید.

21. No me gusta (من دوست ندارم)

صرفاً برعکس عبارت me gusta است. در کل no me gusta به معنای "من را راضی نمی کند" یا "من آن را دوست ندارم" می‌باشد. در اینجا نیز این فعل هنگام استفاده برای اشیاء مفرد یا جمع حالت‌های متفاوتی به خود می‌گیرد.

No me gusta el libro.

من کتاب را دوست ندارم.

No me gustan estos libros.

من این کتاب‌ها را دوست ندارم.

برای توصیف اعمال باید از مصدر استفاده کنید.

No me gusta jugar al tenis.

من دوست ندارم تنیس بازی کنم.

برای توصیف اعمال دیگران بایستی وجه شرطی را به کار بگیرید.

No me gusta que me hables así.

من دوست ندارم اینطور با من صحبت کنی.

22. Me molesta (آزارم می دهد)

این عبارت توصیف احساسات زبان اسپانیایی به معنی "این مرا آزار می دهد" می‌باشد، و از نظر دستوری مانند gustar رفتار می‌کند به همین دلیل باید از me molesta برای اشیاء مفرد و از me molestan برای اشیاء جمع استفاده نمایید.

Me molesta el viento.

باد مرا آزار می دهد.

Me molestan las moscas.

مگس‌ها مرا آزار می دهند.

اگر به دنبال راه‌های دیگری برای صحبت در مورد چیزهایی هستید که شما را آزار می‌دهند؛ می‌توانید از me fastidia (مرا آشفته می کند)، me agobia (مرا از پا می اندازد) و me preocupa (مرا نگران می کند) استفاده کنید.

23. Es un rollo (چیزی دردسرساز یا ناراحت کننده)

Un rollo به معنی چیزی آزار دهنده، پیچیده یا خسته کننده است. به عنوان مثال اگر تمام صبح را بعد از یک مهمانی، صرف تمیز کردن خانه خود کرده باشید؛ ممکن است بعد از دیدن یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانتان، اینگونه با او درد دل کنید:

Fue un Rollo.

واقعاً آزار دهنده و رو مخ بود.

24. Pesado (خسته کننده، کسل کننده)

این صفت در اصل به معنای "سنگین" است و معمولاً برای توصیف افراد و چیزهای آزار دهنده مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع پس از پشت سر گذاشتن یک روز طولانی یا سخت می‌توانید بگویید:

El día ha sido muy pesado.

اروزی خسته کننده بود.

25. Me da la lata (چیزی اعصابم را به هم می ریزد)

فرض کنید که شما یک معلم هستید و یکی از دانش آموزان در حین کلاس بازی یا صحبت می‌کند؛ در این صورت بعداً می‌توانید بگویید:

Él me está dando la lata hoy.

او امروز اعصاب مرا خراب کرد.

 

عصبانیت در اسپانیایی

عصبانیت

گاهی اوقات ما به دنبال راه حلی می‌گردیم تا عصبانیت خود را نشان دهیم. اگر تنها کلمات پایه برای ابراز خشم شما کافی نیستند؛ می‌توانید با استفاده از عبارات پیشرفته‌تر زیر احساسات خود به زبان اسپانیایی را بهتر ابراز کنید.

26. Enfadado و Enojado (عصبانی)

این دو صفت هر دو به معنای "عصبانی" هستند. در کل enfadado/a بیشتر در اسپانیا رایج است؛ در حالیکه enojado/a اغلب در آمریکای لاتین مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Estoy enfadada porque perdí en los videojuegos.

من عصبانی هستم زیرا بازی ویدیویی را باختم.

هر دو کلمه یک فعل انعکاسی هم دارند: enfadarse و enojarse (عصبانی شدن). به همین دلیل می‌توانید از فرم‌های me enfada یا me enoja نیز استفاده کنید.

Me enojo cuando pierdo en los videojuegos.

وقتی بازی‌های ویدیویی را می بازم عصبانی می شوم.

Me enfada perder en los videojuegos.

باختن بازی‌های ویدیویی باعث عصبانیت من می‌ شود.

27. Me da rabia (من را عصبانی می کند)

این عبارت یک قدم فراتر از خشم ساده است و در اصل به معنی "مرا خشمگین می کند" یا "باعث عصبانیت من می شود" است. در نتیجه بهتر می‌توانید با استفاده از آن عصبانیت خود را ابراز کنید.

Me da rabia el gobierno de este país.

دولت این کشور مرا عصبانی می کند.

28. ¡Me cago en el mar! (احساس خشم کردن)

این عبارت برخلاف ظاهر آن در زبان اسپانیایی مبتذل نیست و بهتر است در هنگام خطاب قرار دادن کودکان مورد استفاده قرار بگیرد. در زبان اسپانیایی عبارت‌های جالب زیادی با me cago en شروع می‌شوند که تقریباً همان معنی فوق را دارند؛ مثل me cago en la leche و me cago en diez

29. ¡Jolín! (لعنتی)

این کلمه بیانگر شوک و عصبانیت است و برای بیان لعن و نفرین به کار می‌رود. وقتی پای خود را به اشتباه به چیزی می‌کوبید، یا تلفن همراهتان به ناگاه از دست‌تان می‌افتد و صفحه آن خورد می‌شود؛ می‌توانید از آن استفاده کنید. در کل هر زمانی که در یک موقعیت خسته کننده و غیرمنتظره قرار گرفتید می‌توانید از ¡jolín! کمک بگیرید.

¡Jolín! Olvidé mi paraguas.

لعنتی! چترم را فراموش کردم.

 

ترس در اسپانیایی

ترس

ترس احساس دیگری است که به سراغ همه ما انسان‌ها می‌آید. بنابراین بایستی با کلمات و اصطلاحاتی آشنا باشیم تا بتوانیم این حس خودمان را به درستی به دوستان اسپانیایی زبانمان منتقل نماییم.

30. Estoy asustado (من می ترسم)

این یک عبارت ساده و سرراست برای بیان آنچه انتظارش را نداشته‌اید و از آن وحشت زده شده‌اید می‌باشد.

Es mi primera vez en un avión. Estoy asustado.

این اولین باری است که سوار هواپیما می‌شوم. من می ترسم.

31. Tengo miedo (من وحشت زده‌ ام)

Tener miedo در حالت کلی به معنای "ترس داشتن" است و برای بیان وحشت به کار می‌رود. در کل این عبارت نسبت به estoy asustado بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد، و می‌تواند به تنهایی یا به عنوان بخشی از یک عبارت برای بیان اینکه شما در مورد چیزی خاص نگران هستید یا از آن می‌ترسید استفاده شود. توجه داشته باشید که اگر به چیزی اشاره می‌کنید؛ باید از حرف اضافه a یا de que و گاهی اوقات وجه شرطی بعد از این عبارت بهره بگیرید.

Tiene miedo a los tiburones.

او از کوسه‌ها می ترسد.

Tengo miedo de que me dejes.

می ترسم که مرا ترک کنی.

32. ¡Qué susto! (چه ترسناک!)

این عبارت به تنهایی به عنوان تعجب به کار می‌رود، و می‌توان از آن برای ابراز شوک یا برای همدردی با شخص دیگری استفاده کنید. ممکن است qué susto برای گویشوران سایر زبان‌ها کمی عجیب به نظر برسد؛ اما در بین اسپانیایی زبانان کاملاً مؤدبانه و رایج است.

33. ¡Qué Miedo! (چقدر ترسناک!)

عبارت qué miedo کمتر برای بیان شوک و بیشتر برای ترس یا زمانی که چیزی ترسناک پیدا می‌کنید استفاده می‌شود.

¡Qué miedo da esa casa encantada!

آن خانه جن زده چقدر ترسناک است!

 

ناراحتی به اسپانیایی

ناراحتی

متأسفانه این یک واقعیت زندگی است که ما در مقطعی غم و اندوه را تجربه خواهیم کرد. برخی از ما بیشتر با لحظات ناخوشایند مواجه خواهیم شد و حتی شادترین افراد نیز گاهی اوقات در اندوه به سر می‌برند. با عبارات اسپانیایی زیر برای این موقعیت‌های اجتناب ناپذیر می‌توانید آماده شوید.

34. Estoy triste (من غمگین هستم)

Triste در اینجا کلمه کلیدی است که معنای "غمگین" را می‌دهد. وقتی آن را با estoy ترکیب می‌کنید؛ "من غمگین هستم" حاصل می‌شود. estoy triste یک عبارت ابتدایی خوب است که قطعاً در برخی مواقع مفید خواهد بود؛ به خصوص زمانی که ناراضی هستید و به دنبال جلب توجه هستید.

Estoy triste porque las vacaciones han terminado.

من غمگینم چون تعطیلات تمام شده است.

35. Me da pena (من را ناراحت می کند)

کلمه pena بیانگر احساس غم و اندوه است و اغلب با فعل dar برای بیان همدلی، ترحم و اندوه می‌آید. شما همچنین می‌توانید ضمیر مفعولی me را عوض کنید و بسته به اینکه در مورد چه کسی حرف می‌زنید صرف dar را تغییر دهید. مثلا:

La situación me da mucha pena.

این وضعیت باعث ناراحتی من می شود.

Me das pena.

برایت متاسفم.

Le da pena verte así.

اینطوری دیدنت ناراحتش میکنه.

36. Estoy deprimida (من افسرده هستم)

امیدواریم هرگز مجبور نباشید از این عبارت استفاده کنید؛ اما گاهی اوقات لازم است در مورد احساس خود صادق باشید.

Estoy deprimida. Rompió conmigo.

من افسرده هستم. او از من جدا شد.

 

کلام پایانی

اینکه بتوانید احساسات خود را به درستی بیان کنید یکی از نشانه‌هایی است که شما به زبان دوم مسلط هستید. بهرحال این کار آسانی نیست اما به تمرین ادامه دهید؛ چون به زودی احساس خواهید کرد که واقعاً می‌توانید به زبان اسپانیایی احساس دوست داشتن، بی تفاوتی، خشم و عصبانیت خودتان را بیان نمایید و در موقعیت‌های مختلف از کلمات درستی بهره بگیرید.