راهنمای جامع کار دانشی برای تولید کنندگان محتوا

کار خلاقانه سخت است. شاید برای این کار روزها، هفته‌ها و حتی ماه‌ها را صرف خواندن کتاب، شرکت در دوره‌ها و گوش دادن به مصاحبه‌ها بکنید، و در عین حال خود را در نوشتن یک کتاب، خلق یک پادکست یا راه اندازی یک کسب و کار غرق نمایید.

من این کار را انجام داده‌ام. وقتی می‌خواستم یک پادکست را آماده کنم؛ شش ماه نگران نصب میکروفونم بودم، مدام آموزش‌های یوتیوب را بالا و پایین می‌کردم و به پادکست‌ها گوش می‌دادم. شش ماه زمان را صرف بررسی جزئیات دعوت چند مهمان، ضبط یک پادکست و انتشار آن نمودم.

مانند بسیاری از تازه کارها با خود می‌گفتم: "من هنوز نمی‌توانم برنامه خود را شروع کنم؛ زیرا باید دوره دیگری را نیز بگذرانم". اما یاد گرفتم که تولید کنندگان حرفه‌ای محتوا یک پروژه را شروع می‌کنند؛ حتی اگر در مورد تمام مراحل کار مطمئن نباشند. آنها به این نتیجه رسیده‌اند که دانش خلاقانه با یادگیری در روند کار، گره خورده است.

 

کار اطلاعاتی یا دانش محور چیست؟

پیتر دراکر (Peter Drucker)، مشاور بازرگانی هاروارد، مفهوم کار دانشی (Knowledge Work) را در دهه 1960 مطرح کرد. او در این مفهوم مواردی چون مدیریت اطلاعات، فرآیندها و شیوه‌ها را به عنوان بخشی از یک فعالیت تجاری توصیف می‌کند. اگر چه این مفهوم پیشینه‌ای از زندگی شرکتی را در خود ندارد.

امروزه برنامه نویسان، خالقان پادکست، بازاریابان، تولید کنندگان محتوا و نویسندگان، همگی جزء کارکنان دانشی (Knowledge Workers) هستند. آنها با مجموعه داده‌ها، فرآیندهای کاری، منابع اولیه و دانش داخلی کار می‌کنند تا چیزی را خلق نمایند که بازار خواهان آن است و برای آن هزینه می‌پردازد.

یک نویسنده حرفه‌ای تمام ایده‌های خود را برای خلق یک کتاب و آنچه به فروش می‌رسد، در نظر می‌گیرد. در واقع این اساس کار نوشتن و انتشار آثار نویسندگان است. یک تولید کننده پادکست در ابتدا مخاطبان هدف، مهمانان ایده‌آل و موضوعات جذاب را شناسایی کرده و برای خلق یک محتوای جالب برنامه ریزی می‌کند. یک بازاریاب محتوا بررسی می‌کند که چگونه محتوایی باید تبدیل و خلق شود و منابع را بر همین اساس تخصیص می‌دهد.

 

ویژگی ها و مهارت های کار دانشی

به عقیده دراکر هر کسیکه در کار دانش محور فعالیت می‌کند؛ باید این اصل را رعایت نماید: "دانش باید مرتباً بهبود یابد، به چالش کشیده شود و دائماً ارتقاء یابد؛ در غیر این صورت از بین می‌رود". به عبارت دیگر این فعالیت مستمر باید بخشی از کار شما به عنوان یک تولید کننده باشد.

پس قابلیت‌هایی که دراکر به آنها اشاره می‌کند را توسعه دهید، فرآیند خلاقیت‌تان را بهبود ببخشید، فعالیت بازاریابی خود را ارتقا دهید تا کسب و کار سودآورتری داشته باشید. پس در ادامه با شبکه مترجمین راستین همراه باشید تا به چهار مهارت و ویژگی کار دانش محور بپردازیم.

 

کار دانش محور

 

1. بررسی داده ها

دانش ورزان از داده‌ها برای کشف فرصت‌های تجاری سودآور برای مشتریان و موکلانشان استفاده می‌کنند. اما بسیاری از تولید کنندگان محتوا از اعداد و داده‌ها می‌ترسند. آنها معمولاً با خود می‌گویند: "من از نیمکره راست مغزم استفاده می‌کنم. آمار و صفحات گسترده برای من معنایی ندارند. این معیارهای خسته کننده برای افرادیکه با سمت چپ مغز خود کار می‌کنند، مناسب‌اند".

مجموعه داده ها یا معیارهای مناسب به کارکنان دانش کمک می‌کنند تا آنچه که برای کسب و کارشان سودمند است را شناسایی کنند. آنها به تولید کنندگان نشان می‌دهند که چگونه باید زمان و منابع مالی خود را به شکل موثرتری صرف کنند. همچنین تولید کنندگان حرفه‌ای می‌دانند که باید روی چه نوع محتوایی تمرکز کنند، کجا و هر چند یک بار آنها را منتشر نمایند.

 

توجه به معیارهای اصلی

مثلاً صاحبان یک وب سایت محتوایی در وهله نخست به کیفیت مطالب اهمیت می‌دهند. اما به عنوان کارکنان دانش، گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) را نیز به طور منظم مورد بررسی قرار می‌دهند. آنها منابع ترافیکی و محتواهای برتر را بررسی می‌کنند و از آمار به عنوان یک ابزار موثر در راستای مزیت رقابتی خود بهره می‌گیرند.

به طور مشابه، یک بازاریاب محتوا که مشغول بازاریابی ایمیلی است؛ از مواردی چون نرخ باز شدن ایمیل‌ها و آمار کلیک‌ها برای راه اندازی کمپین‌هایی که بیشتر توجه مشتریان را به خود جلب می‌کنند استفاده می‌کند. شناخت نرخ‌های تبدیل صفحات فرود و صفحات فروش به این افراد کمک می‌کند تا تشخیص دهند که چه چیزی باید بهینه سازی شود.

تولید کنندگانی که معیارهای کلیدی را رعایت نمی‌کنند؛ به احتمال زیاد بعد از مدتی به دلیل روزمرگی، دستیابی پیدا نکردن به دیدگاه مناسب و ابتلا به سندروم شی براق (Shiny Object Syndrome)، کار روی فعالیت‌های تجاری سودآور را متوقف می‌کنند.

 

تمرکز بر فرصت ها، نه مشکلات

یک نویسنده غیر داستانی ناگهان با فروش کتابش در آمازون مواجه می‌شود؛ اما آیا این برای دست کشیدن از کار روزانه کافی است؟ خیر زیرا او می‌تواند آن را به یک کتاب صوتی تبدیل کند، یک دوره دیجیتالی آماده نماید، یک سرویس مشاوره راه اندازی کند و یا از آن به عنوان یک عامل جذاب برای تشکیل یک جلسه سخنرانی عمومی بهره گیرد. هر یک از این موارد می‌توانند به یک نویسنده غیر داستانی کمک کنند تا کسب و کار خود را توسعه دهد. حال سوال این است: داده‌های آنها در مورد هر فرصت چه می‌گویند؟

برای صاحب یک وب سایت، فرصت افزایش درآمد در تبدیل شدن به یک بازاریاب افیلیت مارکتینگ است. با فرض اینکه این افراد اخلاق مدار باشند؛ فعالیت خود را بر تولید محتوا برای محصولات قابل اعتماد متمرکز می‌کنند تا مشتریان از محتوای آنها کسب ارزش کنند و از آموزش‌ها و راهنمایی‌هایشان استفاده کنند.

همچنین ممکن است اعداد و آمارها طاقت فرسا باشند. به همین دلیل باید موارد مهم را به معیارهای تعجیلی و تاخیری دسته بندی کنید. در این صورت می‌توانید آنها را به جای هر روز، دو بار در هفته مورد بررسی قرار دهید. شاید بررسی مدام آمار ترافیک وب سایت تنها باعث برانگیختن احساسات شما شود و هیچ تاثیر مستقیمی بر درآمدتان نداشته باشد.

 

2. پردازش اطلاعات

کارگر دانش یک مجموعه داده را بررسی می‌کند و اطلاعات آن را به صورت عملی به کار می‌گیرد. به طور مشابه یک فرآیند خلاقانه شامل مصرف، ادغام و ترکیب مجدد منابع اولیه برای خلق یک دانش جدید است.

فرض کنید یک موضوع پرطرفدار را در توییتر مشاهده می‌کنید. در این حالت می‌توانید با گذراندن یک دوره آموزشی و خواندن کتاب در مورد این موضوع پرطرفدار، از هزارتوی آن سر در بیاورید. در واقع توییتر در کنار امور جاری، یک منبع ثانویه به شمار می‌رود که در آن اینفلوئنسرها، ایده‌های خود در مورد کتاب‌ها، دوره‌ها، کارها و موارد دیگر خلاصه کرده، و در آن به اشتراک می‌گذارند.

همچنین پس از خواندن یک کتاب جالب می‌توانید با نویسنده آن مصاحبه کنید و آموخته‌های خود از آن را تحت عنوان یک مقاله، پادکست یا فیلم منتشر نمایید. بسیاری از نویسندگان اینگونه آثار اغلب از درخواست یک مصاحبه استقبال می‌کنند. زیرا می‌خواهند آثار و ایده‌های خلاقانه‌شان را تبلیغ کنند، و وقتی خواننده اطلاعات اثرشان را مورد بررسی قرار می‌دهد و به آن واکنش نشان می‌دهد خوشحال می‌شوند.

به یاد داشته باشید یک سیستم مدیریت اطلاعات به ذخیره و انعکاس داده‌ها کمک می‌کند. روش Slipbox یا Zettelkästen، بیشترین تاثیر را بر نحوه پردازش اطلاعات دارد. این روش توسط جامعه شناس و نویسنده آلمانی، یعنی نیکلاس لومان (Niklas Luhmann) ابداع گردیده که شامل موارد زیر می‌شود:

  • جمع آوری نکات کلیدی از منابع اولیه در قالب یادداشت‌های جداگانه
  • نوشتن یک واکنش کوتاه به هر نکته مهم
  • الصاق یادداشت‌ها به یکدیگر
  • جمع آوری و برقراری ارتباط بین اطلاعات کسب شده از رشته‌های مختلف در قالب یادداشت
  • مرور و به روز رسانی یادداشت‌ها در قالب یک مجموعه متغیر به صورت منظم.

 

کارکنان دانش

 

3. جستجوی دانش (اطلاعات)

کشف یک مفهوم یا ایده جالب یک چیز است و عملی کردن آن یک چیز کاملاً متفاوت. هر کسی می‌تواند یک دستور غذا را بخواند؛ اما ارزش واقعی زمانی خلق می‌شود که کسی غذا را واقعاً بپزد. یک دانش ورز، اطلاعاتی که آموخته است را در عمل به کار می‌گیرد.

فرض کنید یک دوره آنلاین را در مورد قیف بازاریابی (Marketing Funnel) ایمیلی کارآمد گذرانده‌اید. پس از گذراندن دوره، اطلاعاتی را در مورد نوشتن ایمیل برای بیان یک داستان، پیگیری نرخ باز شدن ایمیل و آزمایش فراخوان‌های مختلف کسب خواهید کرد. با این حال تا زمانیکه شما یک قیف ایمیلی را ننویسید، آن را راه اندازی نکنید و این روند را دوباره انجام ندهید؛ به دانش واقعی در مورد نحوه عملکرد این راهکار در یک حوزه یا صنعت خاص، دست پیدا نخواهید کرد.

یک مثال دیگر نیز بیان می‌کنیم. یک نویسنده مشتاق، چند مقاله را در مورد نوشتن یک کتاب می‌خواند و حتی دوره‌ای را نیز می‌گذراند. اما هنوز هم باید بنشیند پیش نویس کتاب را بنویسد، آن را بازنویسی و ویرایش کند، و در نهایت کتابش را برای یک ناشر ارسال کرده و نتیجه کارش را بفروشد. تنها در این صورت است که دانش واقعی یک نویسنده حرفه‌ای را به دست خواهد آورد.

صحبت کردن با همکاران در طول سفر یادگیری، یک راهکار مناسب برای کارکنان دانشی به شمار می‌آید. زیرا معمولاً توضیح یک استراتژی برای یک متخصص آگاه، باعث آشکار شدن نقص‌های این استراتژی می‌شود. همکارانتان می‌توانند نقش مشاور و راهنما را برای ایده‌هایتان ایفا کنند، و در فرآیند تصمیم گیری به شما کمک کنند.

 

4. کسب درایت و بینش

هر کسی می‌تواند مواد اولیه یک دستور غذا را تهیه کند؛ اما یک سرآشپز باید درایت و معرفت کافی داشته باشد تا بسته به چیزیکه در آشپزخانه دارد و افرادیکه برای آنها غذا درست می‌کند، این مواد را تغییر دهد. همین اصل در مورد کار دانشی نیز صدق می‌کند.

در واقع به عنوان یک فرد تولید کننده محتوا باید گهگاه به عقب برگردید و بررسی کنید که آیا رویکردتان به تغییر نیاز دارد، یا آیا به کسب مهارت در یک رشته مرتبط نیازمندید و یا شاید حتی لازم باشد به دنبال سرمایه گذاری تجاری در یک زمینه یا صنعت جدید باشید. این اصل شامل تنظیم نحوه صرف زمان و منابع با ارزش خود نیز می‌شود. به عنوان مثال:

  • کارهای اصلی و خلاقانه شما در 90 روز آینده کدام‌ها هستند؟
  • در مرحله بعد چه دارایی ارزشمندی را می‌خواهید خلق کنید؟
  • امسال چه کارهایی انجام داده‌اید؟
  • چه کارهایی را می‌خواهید طی 5 سال آینده انجام دهید؟
  • نحوه تکامل مدل کسب و کار جدید شما چگونه است؟
  • کدام قابلیت‌ها را در زمینه بازاریابی محتوا دوست دارید توسعه دهید؟

کار دانشی همانند مدیر عامل یک سازمان به شما کمک می‌کند تا تشخیص دهید که آیا کسب و کارتان در مسیر درستی حرکت می‌کند یا خیر.

 

سخن پایانی در مورد کار دانشی برای خالقان محتوا

تولید کنندگان مشتاق می‌توانند یک عمر را صرف جمع آوری اطلاعات کنند؛ اما فقط افراد حرفه‌ای دست به اقدام می‌زنند. در ضمن آنها از تعریف خود به عنوان یک حرفه‌ای اجتناب می‌کنند. اگر همیشه شک دارید؛ فرآیندهای منابع اطلاعاتی مختلف را مرور کنید و چیزهایی که آموخته‌اید را با هم ترکیب نمایید.

آموخته‌های خود را مستند، منعکس و منتشر کنید. بین کار خلاقانه و تفکر تحلیلی کسب و کار، تعادل به وجود آورید. برای انجام هیچ کدام از این کارها به مدرک دانشگاهی نیاز ندارید. با انجام مستمر اقدامات صحیح می‌توانید به عنوان یک تولید کننده محتوا به موفقیت زیادی دست یابید.