نحوه نوشتن پیشگفتار کتاب

همه ما ممکن است به عنوان یک خواننده، زیاد به صفحات کتاب‌ها توجه نکنیم. شاید مدتی فقط یک کتاب را ورق بزنیم و در انتها تصمیم بگیریم یک بخش یا بخش‌هایی از آن را بخوانیم. اما به عنوان یک نویسنده باید با همه عناصر تشکیل دهنده یک کتاب آشنایی داشته باشیم؛ از جمله عناصری که در ابتدای آن قرار دارند.

پیشگفتار کتاب، یکی از مهمترین بخش‌های آن است و تا زمانیکه ندانید چیست‌ نمی‌دانید که آیا به آن نیاز دارید یا خیر. پس بهتر است با شبکه مترجمین راستین همراه شوید تا هم بدانید پیشگفتار چیست و هم با شیوه نوشتن آن آشنا شوید.

 

پیشگفتار چیست و چه چیزهایی باید در آن گنجانده شود؟

پیشگفتار بخشی است که نویسنده در آن به صورت جزئی در خصوص یک مسئله توضیحاتی ارائه می‌دهد. بسیاری از افراد به سادگی از صفحات آغازین یک کتاب می‌گذرند؛ بنابراین شاید هر کتابی به پیشگفتار نیاز نداشته باشد. این قسمت باید حاوی اطلاعات ضروری برای خواننده باشد؛ اما همین اطلاعات شاید برای شناخت خود اثر چندان ضروری به نظر نرسند. برخی از عناصری که باید در یک پیشگفتار لحاظ شوند، عبارتند از:

  • روش‌های تحقیقاتی قابل توجه.
  • چرا نویسنده، فردی مناسب برای پرداختن به آن موضوع خاص هست.
  • مدت زمان نوشتن.
  • هر نوع تلاشی که در راه نوشتن اثر انجام گردیده است.
  • هر نوع چالشی که برای نوشتن کتاب بر آن غلبه شده است.

 

شیوه و مراحل نوشتن پیشگفتار

اگر فکر می‌کنید پیش نویس کتاب شما قبل از چاپ نیاز به پیشگفتار دارد؛ باید قبل از نوشتن، حتماً به نکات زیر توجه نمایید:

 

1. درباره منشا اصلی داستان صحبت کنید

یکی از رویکردهای مناسب برای نوشتن پیشگفتار کتاب، ارائه توضیحاتی در مورد پیشینه اثر است:

  • چه کسی یا چه چیزی الهام بخش شما در نوشتن این کتاب بوده است؟
  • چگونه مطالب کتاب را جمع آوری کرده‌اید؟ (به عنوان مثال کدام روش‌های تحقیق، زمینه‌های تاریخی و تجربیات شخصی به شما در نوشتن آن کمک کرده‌اند)
  • چه چالش‌هایی در هنگام نگارش، پیش روی شما وجود داشته‌اند؟
  • هدف اصلی نوشته چیست؟
  • در صورت ایجاد تغییرات، چه تغییراتی در نسخه به روز شده کتاب اعمال شده است؟

در ضمن ممکن است از کسانیکه به شما در نوشتن اثر کمک کرده‌اند، قدردانی کنید. هر چند این موضوع معمولاً در بخش تقدیر و تشکر مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

2. نقش خود را به عنوان نویسنده توجیه نمایید

پیشگفتاریک راه دیگر برای نوشتن پیشگفتار یک کتاب، توجیه اعتبار خود برای نوشتن اثر است. چنین موردی بیشتر در هنگام نوشتن کتاب‌های غیر داستانی و آکادمیک باید مورد توجه قرار بگیرد. اگر قصد دارید از این رویکرد استفاده کنید؛ باید مدارک و تجربیات مرتبط خود را کاملاً برجسته نمایید. در ضمن می‌توانید توضیح دهید که چرا این موضوع برایتان مهم است. نشان دادن شور و اشتیاق خود در مراحل اولیه کار، نیز یک راه مفید برای جذب خوانندگان است.

 

3. پیشگفتار را قانع کننده کنید

وقتی در مورد جذاب بودن یک مطلب برای خواننده صحبت می‌شود؛ باید آن مطلب (در اینجا پیشگفتار) به حدی قانع کننده باشد که توجه خواننده را جلب کند و او را به ادامه خواندن ترغیب نماید. پس بهتر است درباره آنچه خوانندگان قرار است با آن روبرو شوند، صحبت کنید، و جزئیات مطالب کتاب و دیدگاه خود نسبت به آنها را طوری مطرح کنید که کنجکاوی خواننده را تحریک نمایید.

به عنوان مثال مارک تواین در پیشگفتار کتاب "ماجراهای هاکلبری فین (The Adventures of Huckleberry Finn)" توضیح می‌دهد که چگونه سعی کرده برای هر کدام از شخصیت‌ها براساس جاییکه از آن آمده‌اند، یک لهجه بسازد. بر همین اساس نیکولاس رانکین (Nicholas Rankin) در پیشگفتار کتاب "جادوگران چرچیل: نابغه بریتانیایی فریب (Churchill’s Wizards: The British Genius for Deception)" ذکر می‌کند که بخشی از داستان را به نحوه انتخاب پوشش سر چرچیل اختصاص داده است.

 

 

4. به اختصار آن توجه داشته باشید

معمولاً یک پیشگفتار خوب نباید بیش از یک یا دو صفحه باشد. در واقع باید در اینجا فقط نکات ضروری را پوشش دهید که می‌خواهید خواننده قبل از شروع خواندن اثر با آنها آشنا شود. برنامه ریزی در اینجا یک عنصر کلیدی است. به این فکر کنید که خواننده واقعاً چقدر باید بداند. اگر چیزی ضروری یا قانع کننده نیست؛ از آن بگذرید. به همین ترتیب سعی کنید همه چیز را مختصر بنویسید (البته برای رسیدن به این هدف، نباید ریتم نوشتن را زیاد تغییر دهید).

 

5. پیشگفتار را ویرایش و تصحیح کنید

پیشگفتار ممکن است آخرین قسمتی از کتابتان باشد که آن را می‌نویسید؛ زیرا معمولاً شما این کار را پس از آماده کردن یک پیش نویس مناسب از همه نسخه‌های خطی، خلاصه کردن روند نوشتن و غیره انجام می‌دهید. اما این بدان معنی نیست که نوشتن پیشگفتار کتاب به توجهات کمتری نیاز دارد.

وقتی اولین پیش نویس پیشگفتار را تهیه کردید؛ آن را برای یک یا دو روز کنار بگذارید و سپس با دیدگاهی تازه آن را مورد بررسی قرار دهید. سپس می‌توانید آن در صورت لزوم تغییر دهید یا اصلاح کنید. بهتر است همیشه در این مرحله نظر دیگران را نیز جویا شوید.

 

پاسخ به چند پرسش

چند مورد زیر علاوه بر موارد فوق، در هنگام نوشتن پیشگفتار یک کتاب مطرح می‌شوند.

 

آیا همه کتاب ها پیشگفتار دارند؟

پیشگفتار کتابخیر همه کتاب ها نیازی به پیشگفتار ندارند. نوشتن این بخش در کتاب‌های غیر داستانی و آکادمیک رایج است؛ اما در آثار داستانی به ندرت می‌توان آن را یافت. اما اگر یک رمان دوباره منتشر شده باشد؛ ممکن است از نویسنده خواسته شود پیشگفتاری برای کتاب بنویسد. این مسئله به آن دلیل است که کتاب طرفدارانی دارد و ممکن است علاقه مند باشند درباره روند نگارش بیشتر بدانند. در نهایت این امر به شما به عنوان نویسنده بستگی دارد که تصمیم بگیرید آیا می‌خواهید پیشگفتاری برای کتاب خود بنویسید یا خیر (خواه در حال نوشتن یک اثر داستانی یا غیر داستانی باشید).

 

طول پیشگفتار کتاب چقدر باید باشد؟

قاعده کلی یک پیشگفتار این است که هر چه کوتاه‌تر، بهتر. برخی از آنها تنها یک یا دو پاراگراف هستند و برخی چند صفحه را شامل می‌شوند. اما بهترین پیشگفتارها، طول و اندازه مناسبی دارند و تنها حاوی موارد مهم هستند. با این حال در حالت کلی این قسمت باید مختصر باشد؛ زیرا نباید کاری کرد تا خواننده از همان ابتدا از خواندن کتاب چشم پوشی نماید. یک پیشگفتار طولانی و خسته کننده به خواننده می‌گوید که احتمالاً متن اصلی نیز به همین گونه است. پس باید ساده، مختصر و جذاب باشد.

 

تفاوت بین پیش درآمد، پیشگفتار و مقدمه در چیست؟

به راحتی می‌توان بخش‌های مختلف ابتدای یک کتاب را با هم اشتباه گرفت. پیش درآمد (Foreword) و مقدمه (Introduction) دو بخش دیگر هستند که در بسیاری از آثار غیر داستانی یافت می‌شوند. هر یک از این بخش‌ها کارکرد و هدف خاص خود را دارند؛ پس بهتر است با آنها آشنا شوید. حال که می‌دانید پیشگفتار چیست؛ بیایید ببینیم دو بخش دیگر به چه معنا هستند.

پیش درآمد: قبل از پیشگفتار کتاب می‌آید و توسط شخصی غیر از نویسنده نوشته می‌شود. به طور کلی نویسنده پیش درآمد، یک متخصص معتبر در زمینه کتاب است. او در این مورد صحبت خواهد کرد که نویسنده چگونه به درستی به این موضوع پرداخته و به خواننده احتمالی توضیح می‌دهد که چرا اثر ارزش خواندن دارد. پیش درآمد به کتاب و نویسنده آن اعتبار می‌بخشد.

مقدمه: بخشی از موضوع اصلی محسوب نمی‌شود؛ اگر چه از نظر فنی قبل از متن اصلی می‌آید. مقدمه به صورت گسترده به محتوای کتاب می‌پردازد، و باید توسط نویسنده نوشته شود و اطلاعاتی را ارائه دهد که خواننده ضمن خواندن بیشترین بهره را از اثر ببرد.

 

 

تفاوت بین پیشگفتار و دیباچه در چیست؟

دیباچه (Prologue) بخش دیگری است که معمولاً با پیشگفتار اشتباه گرفته می‌شود. این قسمت بیشتر در کتاب‌های داستانی یافت می‌شود و نشانه شروع داستان است. معمولاً دیباچه در خدمت معرفی شخصیت اصلی داستان و جلب توجه خواننده است؛ با این حال هر کتاب داستانی به آن نیاز ندارد. از طرف دیگر پیشگفتار به روایت داستان خلق کتاب می‌پردازد. نویسنده در آن مستقیماً با خواننده در مورد واقعیت صحبت می‌کند و چیزی را از روی تخیلات خود نمی‌نویسد.

 

ترتیب مناسب بخش آغازین یک کتاب به چه شکلی است؟

ابتدای یک کتاب ممکن است گیج کننده باشد. صفحه کپی رایت در کجا قرار می‌گیرد؟ صفحه تقدیر و تشکر و عنوان چطور؟ لیست زیر این ابهامات را برای شما روشن می‌کند.

  • صفحه عنوان
  • صفحه کپی رایت
  • فهرست مطالب (مثل سرفصل‌های فصول)
  • صفحه تقدیم
  • تقدیر و تشکر
  • پیش درآمد
  • پیشگفتار

همه کتاب‌ها این بخش‌ها را ندارند؛ اما آنهایی که حاوی آن هستند، از این ترتیب پیروی می‌کنند. در غیر این صورت ممکن است اثر غیر حرفه‌ای به نظر بیاید.

 

کلام پایانی

اگر در حال نوشتن یک کتاب داستانی هستید؛ می‌توانید با خیال راحت از بخش پیشگفتار صرف نظر کنید. پس از اینکه اثرتان به پرفروش ترین کتاب در سراسر جهان تبدیل شد؛ می‌توانید یک پیشگفتار برای نسخه بعدی آن خود بنویسید. همچنین در صورت نوشتن یک کتاب غیر داستانی، باید این بخش را برای آن تهیه نمایید.

در صورتیکه چیز خارق العاده‌ای در مورد نحوه نوشتن کتاب وجود دارد؛ حتماً پیشگفتار بنویسید و حقایق جالب را در آن ذکر نمایید. قسمت مذکور را خلاصه بنویسید، آن را جذاب کنید و اشتیاق خود را با خوانندگانتان سهیم شوید.