34 واژه و عبارت عامیانه آلمانی جهت صحبت کردن مانند یک بومی زبان

برای درک کامل زبان آلمانی لازم است که حتماً برخی از عبارت های عامیانه آن را یاد بگیرید. آنها راهی فوق العاده برای تقویت مهارت‌های زبانی محسوب می‌شوند. هر چند بسیاریشان در انگلیسی یا فارسی بی معنی به نظر می‌رسند؛ اما یادگیری این دست از اصطلاحات کوچه - بازاری در نوع خود سرگرم کننده و جالب است. همچنین می‌توان کل یک مکالمه را با کمک اینگونه عبارت های عامیانه به تنهایی مدیریت نمود.

در این راستا شبکه مترجمین راستین در این مطلب نشان خواهد داد که چگونه با استفاده از کلمات و عبارات عامیانه آلمانی، جملات خود را سرزنده و ملموس کنید. با ذکر مثال‌هایی این موضوع را بیشتر باز خواهیم کرد تا در آینده بتوانید مانند یک بومی به نظر برسید.

 

عبارات عامیانه احوالپرسی به زبان آلمانی

در آلمانی نیز مانند انگلیسی یا فارسی، راه‌های مختلفی برای احوالپرسی وجود دارد. برخی از رایج‌ترین عبارات پرکاربرد برای خوش و بش روزمره در زبان آلمانی عبارتند از:

 

1. Moin

کلمه Moin به معنی "صبح به خیر" را در بیشتر مناطق شمالی آلمان مانند هانوفر، هامبورگ و اطراف دریای شمال می‌توان شنید.

 

2. Hallöchen

اضافه کردن Chen به پایان کلمات در زبان آلمانی باعث می‌شود تا سخنان شما زیباتر و روان‌تر به نظر بیایند.

 

3. Mahlzeit

برای گفتن سلام در هنگام نهار به کار می‌رود؛ به خصوص در محل کار یا زمانیکه فرد در حال خوردن غذا است.

 

4. Na

این عبارت کوتاه یک خوش و بش ایده‌آل برای آلمانی های تلاشگر و وقت شناس است.

 

5. Servus

ترکیبی از عبارت لاتین at your service می‌باشد. این عبارت محترمانه که به معنی "خداحافظ و سلام" است را بیشتر در بایرن می‌توان شنید.

 

عبارات عامیانه آلمانی

 

توصیفات رنگارنگ در زبان آلمانی

حال نوبت به کلمات توصیفی یا صفت‌ها می‌رسد که در حین مکالمه با افراد بومی بسیار کاربردی هستند.

 

6. Assi

به معنی مزخرف و چرند است و در اصل مخفف یک کلمه ضد اجتماعی است که برای توهین به کسیکه از نظر گوینده بیکار، بی‌سواد و بی‌ادب است مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Dein Verhalten ist Assi.

رفتار شما بی ارزش و مزخرف است.

 

7. Hammer

در زبان انگلیسی معمولاً چیزها به صورت شگفت انگیز یا هراس آور توصیف می‌شوند. کلمه Hammer در زبان آلمانی علاوه بر اینکه اسم یک ابزار است؛ برای چنین توصیفاتی نیز به کار می‌رود. معمولاً از عبارت Hammer Geil برای بیان برجسته بودن چیزی استفاده می‌شود.

Der Film war der Hammer.

فیلم فوق العاده بود.

 

8. Irre

روشی رایج برای توصیف یک شخص دیوانه است.

Bist du irre?

دیوانه شده‌ای؟

 

9. Jein

یک عبارت مصطلح محبوب در زبان آلمانی است. این کلمه ترکیبی از Ja و Nein است که یک "بله و نه مبهم" به شمار می‌آید. در زبان انگلیسی در چنین مواقعی ممکن است بگویید: "بله، اما" یا "نه، اما".

 

10. Krass

برای توصیف یک چیز غیر قابل باور، شگفت انگیز یا گزافه از آن استفاده می‌شود.

Es ist krass wie schnell die Zeit vergeht.

باورکردنی نیست که زمان چقدر سریع می‌گذرد.

 

11. Sau

این کلمه در آلمانی به معنی خوک است. افزودن Sau به ابتدای یک واژه برای توصیف خارق العاده بودن چیزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Der Kuchen ist saulecker!

کیک خیلی خوشمزه است!

 

12. Quatsch

راهی برای توصیف مزخرف بودن چیزی است.

Was erzählt er mir für einen Quatsch?

او چه مزخرفاتی به من می‌گوید؟

 

افعال عامیانه زبان آلمانی

در ادامه بیایید با هم نگاهی به برخی از افعال عامیانه پرکاربرد در مکالمات روزمره آلمانی بیاندازیم.

 

13. Abhauen

گفتن این عبارت به معنی "برو بیرون یا گمشو بیرون" است.

 

14. Bock Haben

این عبارت در معنای لغوی به معنی "کنترل داشتن بر چیزی" است؛ اما در حالت کوچه بازاری برای بیان تمایل یا عدم تمایل به انجام کاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Hast du Bock ins Kino zu gehen?

آیا حال و حوصله رفتن به سینما را داری؟

 

15. Chillen

بسیاری از کلمات عامیانه زبان آلمانی مانند Chillen از انگلیسی گرفته شده‌اند.

Heute Abend chillen wir zu Hause.

امشب در خانه استراحت می‌کنیم.

 

16. Fremdschämen

آلمانی‌ها گاهی اوقات نسبت به دیگران احساس شرم می‌کنند؛ تجربه این احساس در شیوه کلامی آنها Fremdschämen نامیده می‌شود.

Wie peinlich! Ich muss mich fremdschämen.

چقدر شرم آور است! من برای آن شخص بسیار متاسفم.

 

17. Mampfen

عبارت Mampfen یک راه دیگر برای صحبت در مورد غذا خوردن به زبان آلمانی است.

Wir schauen einen Film und mampfen Erdnüsse.

ما در حال تماشای فیلم هستیم و بادام زمینی می‌خوریم.

 

18. Spinnen

وقتی چیزی اعصاب آلمانی‌ها را به هم می‌ریزد و به اصطلاح آنها را دیوانه می‌کند؛ به آن Spinnen گفته می‌شود. در کل وقتی نمی‌توان چیزیکه در حال وقوع است را باور کرد؛ از این عبارت عامیانه برای توصیف حال شخص استفاده می‌گردد.

Ich glaube, ich spinne.

فکر کنم دارم دیوانه می‌شم.

 

19. Zocken

کلمه Zocken در آلمانی به معنی بازی کردن است. از اینرو این واژه با توجه به موضوع ممکن است به معنای قمار کردن یا انجام بازی‌های ویدیویی باشد.

 

 

اسامی عامیانه در زبان آلمانی

در ادامه عبارت‌های مصطلح زبان آلمانی که به اسامی اشاره دارند را با هم مرور می‌کنیم؛ شما با استفاده از این کلمات می‌توانید در هنگام مکالمه، دوستان بومی زبان خود را تحت تاثیر قرار دهید.

 

20. Alter

Alter یا "رفیق قدیمی"، یک عبارت رایج در بین نوجوانان است. در واقع بیشتر به معنی "رفیق صمیمی" به کار می‌رود.

Was geht, Alter?

چه خبر رفیق؟

 

21. Besserwisser

این کلمه به معنی "بهتر دانستن" یا "دانستن همه چیز (عقل کل یا علامه دهر)" است.

Der Besserwisser zeigt uns wie es geht.

از آنجاییکه ما همه چیز را می‌دانیم؛ لذا بلدیم که چگونه باید این کار را انجام دهیم.

 

22. Brüderlein/Schwesterlein

پسوند lein- به انتهای اسم برادر یا خواهر کوچک‌تر اضافه می‌شود.

Ich liebe mein Schwesterlein.

من عاشق خواهر کوچکم هستم.

 

23. Kohle

این کلمه به معنی پول و پله است که عبارتی خودمانی برای اشاره به پول نقد است.

Ich habe keine Kohle mehr. Ich bin pleite.

من دیگر پول نقد ندارم. آس و پاس هستم.

 

24. Kummerspeck

در اصل به معنی خوردن احساسی یا پرخوری هیجانی است که گاهی اوقات کاری برای سرپوش گذاشتن بر آلام فرد است.

Ich habe zehn Kilo Kummerspeck zugenommen.

پرخوری هیجانی باعث شد 10 کیلو اضافه وزن پیدا کنم.

 

عبارات عامیانه آلمانی

 

عبارت های عامیانه آلمانی رایج

برخی از اصطلاحات فقط در جملات مورد استفاده قرار می‌گیرند. بنابراین لازم است به رایج ترین عبارت های عامیانه آلمانی، ترجمه‌ها و معانی آنها هم اشاره کنیم. یادگیری اینگونه اصطلاحات، عادت خوبی در یادگیری زبان است؛ زیرا یک راه عالی برای تقویت سریع دایره لغات است (البته بدون اینکه نگران دستور زبان آلمانی باشید).

 

25. ?Hast du alle Tassen im Schrank

اگر جمله فوق را به صورت تحت اللفظی معنی کنیم؛ با "آیا همه فنجان‌های شما در کمد قرار دارند؟ مواجه خواهیم شد. اما این عبارت در اصل به معنی "آیا دیوانه شده‌ای؟" و "به چی فکر می‌کنی؟" است.

 

26. Das Leben ist kein Ponyhof

"زندگی، مزرعه اسب‌ها نیست"؛ این ترجمه کلمه به کلمه عبارت عامیانه آلمانی فوق است. با این حال این جمله به مخاطب یادآوری می‌کند که باید زندگی را جدی‌تر بگیرد و به معنای "زندگی یک بازی نیست" می‌باشد.

 

27. Ich verstehe nur Bahnhof

معنی تحت اللفظی آن، "من فقط ایستگاه قطار را می‌شناسم" است؛ اما زمانی به کار می‌رود که فرد اصلاً از صحبت‌های طرف مقابل سر در نمی‌آورد و به عبارتی "هنگ کرده است".

 

28. Nun haben wir den Salat

در حالت تحت اللفظی، بیانگر "حالا ما سالاد داریم" است؛ ولی در معنای واقعی، "حالا همه چیز به هم ریخته است" یا "حالا خیلی دیر است" می‌باشد.

 

29. Mit dem falschen Bein aufstehen

در معنای کلمه به کلمه به "برخاستن با پای اشتباه" اشاره دارد. با این حال در عالم واقعیت به معنی "از دنده چپ بلند شدن" یا "بد خلقی کردن" است.

 

30. Jemandem die Daumen drücken

"فشار دادن انگشت شست خود برای کسی"، معنی تحت اللفظی این جمله است؛ اما "آرزوی موفقیت برای کسی کردن"، بیانگر مفهوم اصلی آن است.

 

31. Es ist mir Wurst

"این سوسیس برای من است" تنها یکی از عبارات محاوره‌ای مرتبط با گوشت است که آلمانی‌ها بسیار به آنها علاقه دارند. با این حال در عالم واقعیت به معنی "برای من مهم نیست" می‌باشد.

 

32. Das Blaue vom Himmel versprechen

در بیان تحت اللفظی به معنای "قول آبی آسمان را بده" است. ولی در اصل به این مفهوم اشاره دارد: "دادن قولی که نمی‌توان به آن عمل کرد".

 

33. Es läuft bei dir

"درست انجام دادن یک کار و در مسیر هدف قرار گرفتن" مفهوم اصلی این عبارت عامیانه می‌باشد. هر چند در حالت کلمه به کلمه معنی آن "با شما می دود" است.

 

34. Einen Elefanten aus einer Mücke Machen

"از پشه فیل ساختن" که معنای تحت اللفظی است؛ مفهوم خاصی ندارد. بلکه این جمله به "چیزی را بیخودی بزرگ جلوه دادن" اشاره دارد.

 

مکالمات خود را با اصطلاحات عامیانه آلمانی، سرزنده و غنی نگهدارید

این 34 کلمه و عبارت عامیانه آلمانی به شما کمک می‌کنند که خیلی زود همانند یک بومی زبان به نظر برسید. به علاوه آنها در درک بهتر زبان نیز می‌توانند به شما فواید بسیاری برسانند. در این صورت تصور بهتری از گفتار بومی زبانان نیز خواهید داشت. در ضمن آشنایی با این جملات روزمره به شما در درک بهتر بافت و معنای جملات کمک هم می‌کند.

پس باید در کنار غرق شدن در زبان آلمانی، خواه از طریق کتاب‌ها و پادکست‌ها و خواه از طریق فیلم‌ها؛ سعی کنید به این کلمات و عبارات جدید نیز گوش دهید. هر چه تماس شما با زبان بیشتر باشد؛ یادگیری، به خاطر سپردن و استفاده از این کلمات و عبارات عامیانه آلمانی آسان‌تر می‌شود. پس حتماً دفعه بعدی که با یک بومی زبان آلمانی صحبت کردید؛ با استفاده از این جملات او را تحت تاثیر قرار دهید.