حقایق جالب زبان آلمانی؛ 26 واقعیتی که شما را شگفت زده خواهد کرد
- 19 خرداد 1401
- دنیای زبان
زبان آلمانی دارای تاریخچه طولانی و گستره جغرافیایی وسیعی است؛ به همین دلیل این امکان را داشته تا پیچیدگیهای جالب و کلمات زیبای خود را توسعه دهد. اگر دوست دارید در مورد این زبان بیشتر بدانید؛ بهتر است حتماً این مطلب شبکه مترجمین راستین را تا انتها بخوانید. اگر هم در حال حاضر علاقهای به یادگیری زبان آلمانی ندارید؛ باز هم توصیه میکنیم این گفتار را مطالعه نمایید تا شاید بتواند الهام بخش شما در زمینه آموزش آن شود.
حقایق جغرافیایی
قبل از اینکه به تشریح ساختار و ویژگی های زبان آلمانی بپردازیم؛ بهتر است نگاهی به کاربرد این سیستم کلامی در سطح جهان داشته باشیم و ببینیم که چگونه در حوزههای مختلف به کار میرود.
1. آلمانی یازدهمین زبان پرکاربرد جهان است
حدود 100 میلیون نفر در جهان ادعا میکنند که آلمانی زبان اول آنهاست؛ به علاوه چندین میلیون نفر دیگر آن را به عنوان یک شیوه کلامی اقلیت صحبت میکنند (مانند آلمانی پنسیلوانیایی که در آمریکای شمالی کاربرد دارد). اگر افرادیکه آلمانی را به عنوان یک زبان خارجی یاد میگیرند را نیز به شمار بیاوریم؛ باید بگوییم که بیش از 130 میلیون نفر از جمعیت جهان، زبان ژرمنی را حرف میزنند.
2. آلمانی زبان رسمی 5 کشور اتحادیه اروپا است
حال این سوال مطرح میشود که گویشوران آلمانی در کجا زندگی میکنند؟ بسیاری از آنها در اتحادیه اروپا ساکن هستند. در واقع این کلام در 5 کشور اتحادیه اروپا (یعنی آلمان، اتریش، لوکزامبورگ، لیختن اشتاین و بلژیک) جزء زبان های رسمی محسوب میشود. این 5 مورد، تنها کشورهای آلمانی زبان نیستند؛ زیرا این سیستم ارتباطی در بسیاری دیگر از مناطق جهان نیز به عنوان یک زبان اقلیت مورد استفاده قرار میگیرد (مناطقی چون اروپای شرقی، سوئیس، نامیبیا، برزیل، آفریقای جنوبی و ایالات متحده).
3. برخی از لهجه های آن تقریباً برای یکدیگر نامفهوم هستند
آلمان دارای 16 ایالت یا Bundesland است که بسیاری از آنها لهجههای خاص خود را دارند. گویش آلمانی شمالی کاملاً متفاوت از گویش جنوبی است. این تفاوتها به دلیل جابجایی حروف صامت و صدادار است که در نواحی مختلف این کشور رخ دادهاند.
خط اوردینگن (Uerdingen Linie) نشان دهنده تفاوت در تلفظ k- و ch- است. این دستور العمل باعث میشود تا ich (به معنی "من") در بالای خط اوردینگن به ik تبدیل گردد؛ در حالیکه در جنوب به همان شکل نوشتاری تلفظ میشود. تلفظ کلمه Machen (به معنی "ساختن") از قاعدهای استفاده میکند که به خط بنرات (Benrather Linie) معروف است. همچنین خط اسپایر (Linie Speyer) بین لهجههایی که از آواشناسی سایشی در مقابل وقفه کامل استفاده میکنند تفاوت قائل میشود.
4. باواریایی سخت ترین گویش به شمار میآید
واقعیت جالب فوق به این دلیل است که گویشهای مختلف زبان آلمانی بسیار متفاوت از هم هستند. بسیاری از گویشوران بومی به ویژه در شمال به این معتقدند که درک گویش باواریایی (Bavarian Dialect) بسیار سخت است. در بالای خط اوردینگن و خط بنرات، باواریایی دارای دو خط گویش اضافی است.
یکی از آنها نحوه تلفظ جمع یا حالت مفعولی را تغییر میدهد، و دیگری تعیین کننده صیغههای جمع است. تفاوتهای دیگری نیز در تلفظ واژگان به چشم میخورد که باعث میشود درک آن حتی برای آلمانی زبانان بومی نیز دشوار باشد. حتی در مورد اینکه باواریایی، لهجهای از زبان آلمانی است و یا اینکه خود به تنهایی یک سیستم کلامی مجزاست، اختلاف نظرهایی وجود دارد.
5. کشورهای آلمانی زبان به لهجه های متفاوتی صحبت میکنند
تلفظ آلمانی نیز مانند انگلیسی بین کشورهای مختلف متفاوت است. با وجود اینکه آلمانی اتریشی بسیار شبیه آلمانی استاندارد است؛ اما چندین مورد تفاوت واژگانی بین آنها وجود دارد. در زبان آلمانی اتریشی انتهای کلمات به بالا کشیده میشود؛ هر چند این یک تفاوت ظریف است.
با این حال آلمانی سوئیسی کاملاً با اینها متفاوت است. تفاوت واژگانی در این گویش به چشم میخورد؛ اما چیزیکه در اینجا بیشتر از همه قابل توجه است، تمایل زیاد به کشیدن کلمات به سمت بالاست. اگر علاقمند هستید بیشتر با این گویشها آشنا شوید؛ بهتر است فیلمهایی نگاه کنید که در آنها افراد بومی زبان به گویش خود صحبت میکنند.
حتما بخوانيد: زبان سوئیسی ها چیست؟ نگاهی به 4 زبان رسمی این کشور
6. آلمانی زمانی زبان میانجی اروپای مرکزی بوده است
امپراطوری روم زمانی بخشی از اروپای مرکزی بود که از بخشهایی از فرانسه و ایتالیا در شرق شروع میشد و تا چک، اسلوونی و بخشهایی از لهستان ادامه داشت. این امپراطوری حتی شامل ساردینیا (Sardinia) و جزیره کُرس (Corsica) نیز میشد.
از اینرو شاید جای تعجب نباشد که آلمانی زمانی زبان میانجی اروپای مرکزی بوده است. در ضمن این موضوع نشان میدهد که چرا امروزه این سیستم ارتباطی در چندین کشور اروپای مرکزی و شرقی یک زبان اقلیت محسوب میشود.
واقعیت های زبانی
آلمانی یکی از زبان های رسمی دنیای هنر است، و در حوزههای فناوری و تجارت بسیار رایج و پرکاربرد است. بنابراین جای تعجبی ندارد که بتوان واقعیتهای بامزهای را در خصوص آن برشمرد.
7. کلمات مرکب زیادی در آن وجود دارد
برای بسیاری، آلمانی زبانی است که مملوء از کلمات پیوند دهنده است. ساختار اسم در آن اجازه میدهد که تقریباً با ترکیب دو کلمه، یک واژه جدید به وجود بیاید؛ مثل Schlüsselbein (استخوان سینه) و Fahrräder (دوچرخه).
در واقع این اصل باعث انعطاف پذیری بالای این کلام شده و به همین دلیل میتوان لغات جالب زیادی را در آن پیدا کرد. در ضمن از این طریق میتوان کلمات جدیدی ساخت.
کلمات مرکب در آلمانی فقط به اسمها محدود نمیشوند؛ این اصل در مورد فعلها نیز صدق میکند. با این حال ساختن افعال جدید در مقایسه با اسمها، کمی پیچیدهتر است؛ لذا کمتر این مورد دیده میشود.
8. آلمانی دارای یک حرف خاص است
با وجود اینکه بسیاری از زبانهای اروپایی که از الفبای لاتین استفاده میکنند دارای لهجهها یا نشانههای آهنگی خاصی هستند؛ اما آلمانی برخلاف آنها تنها زبانی است که یک حرف خاص نیز دارد.
استست (Eszett) همان حرف اضافه است که شبیه حرف B است و به صورت ß نوشته میشود. با این حال مانند حرف بتا تلفظ نمیگردد و تنها مختص زبان آلمانی است. شاید این حرف برای گویشوران انگلیسی تازه باشد؛ اما نیازی به نگرانی نیست، زیرا میتوان آن را با دو s جایگزین کرد و به معنای یکسانی رسید.
9. زبان های آلمانی و انگلیسی ارتباط نزدیکی با هم دارند
ممکن است امروزه اینگونه به نظر بیاید که زبانهای انگلیسی و آلمانی چندان شباهتی با هم ندارند؛ اما انگلیسی در اصل یک زبان آلمانی است. هر دو از شکل قدیمیتر زبان ژرمنها نشات گرفتهاند، و هنوز هم بسیاری از ساختارهای دستور زبانی و واژگان بین آنها مشترک است.
نگاهی به کلمات توصیف کننده یک خانواده نشان میدهد که آنها چقدر به هم شبیه هستند: Mutter = Mother (مادر)، Vater = Father (پدر)، Bruder = Brother (برادر)، Sohn = Son (پسر)، Tochter = Daughter (دختر)، Onkel = Uncle (عمو)، Familie = Family (خانواده) و غیره. نگاهی فراتر از واژگان، ساختارها و الگوهای فعلی نیز بیانگر آن است که این دو سیستم ارتباطی بسیار شبیه هم هستند.
با این حال فریب همه شباهتها را نخورید؛ چون هنوز هم انبوهی از واژگان هم ریشه ساختگی در زبان آلمانی وجود دارد. شما باید مطمئن شوید که به دوست ژرمن خود یک Gift (هدیه) نمیدهید؛ بلکه برای وی یک Geschenk تهیه میکنید؛ در غیر این صورت دوستی شما چندان دوامی نخواهد داشت (زیرا Gift در آلمانی به معنی سم است که کلمه چندان دوستانهای به شمار نمیرود).
10. همانند انگلیسی، مملوء از کلمات هم آوا است
در حالیکه آلمانی و انگلیسی کاملاً شبیه یکدیگر نیستند؛ اما از نظر تعداد زیاد کلمات هم آوا تقریباً مشابه هستند. در این زمینه میتوان به کلمه der Band (جلد یک سری کتاب) اشاره کرد که لغات هم آوای آن، یعنی die Band (یک گروه موسیقی) و das Band (روبان، نوار یا کمربند) معانی مختلفی دارند. در حالت کلی با کمک متن میتوان تمایز بین آنها را تشخیص داد؛ ولی خواندن مقالات نیز بسیار کمک کننده است.
11. برخی از حروف دارای صدای متفاوتی هستند
هر چند این یک واقعیت آشکار در مورد زبان آلمانی است؛ اما نمیتوان از اهمیت آن چشم پوشی کرد. شاید معروفترین تغییر در حروف زبان آلمانی، w باشد که شبیه حرف v تلفظ میشود. اما آیا میدانستید که v در آلمانی شبیه f تلفظ میشود. بنابراین اگر قرار بود از کسی بپرسید wie viel (چه مقدار)؛ باید آن را به صورت vee FEel بیان نمایید.
حرف z در آلمانی بیشتر از انگلیسی دیده میشود؛ اما به صورت ts بیان میگردد. یکی دیگر از حروفی که زیاد در سیستم ارتباطی ژرمنها دیده میشود؛ حرف s است که بسته به حرف قرار گرفته در کنار آن به صورت s ،z یا sh تلفظ میشود.
حرف g نیز به چند صورت بیان میگردد و این بستگی به این دارد که کجای کلمه باشد. این حرف در حالت کلی با صدای g تلفظ میشود. با این حال اگر کلمه به ترکیب حرف صدادار g+ ختم شود؛ گویشوران مانند k آن را ادا مینمایند.
نگاهی به تاریخچه
بدون درک تاریخچه یک شیوه کلامی، هرگز نمیتوان در مسیر آموختن آن به درستی قدم گذاشت. لذا نکات جالب زیر را جمع آوری نمودهایم تا بتوانید با دانستن آنها به یادگیری زبان آلمانی در آینده بپردازید.
12. قوانین املای آلمانی در سال 1996 تغییر کرد
قانون اصلاحات نگارشی زبان آلمانی 1996 با هدف آسانتر کردن املاء و خوانش برای دانش آموزان، بدون ایجاد تغییرات قابل توجهی در زبان تصویب شد. تغییرات جدید، قوانین این موضوعات را اصلاح کردند: استفاده از ß به جای ss، وام واژه ها و شبیه سازی کلمات مرتبط یا مشتق شده از یکدیگر. برخی از افعال مرکب نیز تحت این قانون تغییر کردند. با این حال زبان آلمانی هنوز هم در حال تغییر است؛ به گونهای که برخی از قوانین در سال 2006 بیشتر اصلاح شدند.
13. آلمانی با نسخه خطی متفاوت از دیگر زبان ها نوشته می شود
حروف معروف به شواباخر (Schwabacher) اولین فرم حروف چاپی مورد استفاده برای چاپ اسناد آلمانی بودند. با این حال یک شکل از حروف چاپی دیگر نیز توسط امپراطور ماکسیمیلیان یکم (Emperor Maximilian I) در قرن شانزدهم میلادی سفارش داده شد.
این حروف مشهور به Fraktur قرار بود توسط هنرمندی به نام آلبرشت دورر (Albrecht Dürer) برای چوب تراشی طاق نصرت مورد استفاده قرار بگیرند؛ اما امپراطور ماکسیمیلیان آنقدر از آن خوشش آمد که دستور داد در زمینههای دیگر نیز به کار رود. خیلی زود این رسم الخط در دنیای ژرمن معروف گردید، و در مناطق دیگری نیز چون اسکاندیناوی، کشورهای حوزه بالتیک و اروپای مرکزی مورد استفاده قرار گرفت.
حتی زمانیکه اکثر کشورهای اروپای مرکزی به شیوه نگارش دیگری روی آوردند؛ باز هم کشورهای آلمانی زبان به استفاده از این رسم الخط ادامه دادند تا اینکه بالاخره نازیها در سال 1941 آن را غیرقانونی اعلام کردند.
14. تاریخ زبان آلمانی مشتمل بر سه دوره است
قدیمیترین دوره قبل از وجود اسناد مکتوب به زبان آلمانی آغاز شده است. قدمت کهنترین متن به سال 750 پس از میلاد مربوط میگردد. در این زمان هنوز هیچ استانداردی وجود نداشت؛ به همین دلیل مناطق مختلف، آلمانی را به شیوههای مختلفی مینوشتند.
دوره بعدی در حدود سال 1050 بعد از میلاد آغاز شد که خود به دو مرحله تقسیم میشود: آلمانی علیای جدید (New High German) و آلمانی سفلی میانه (Middle Low German). آخری در شمال مورد استفاده قرار میگرفت؛ در حالیکه اولی بیشتر در جنوب رواج داشت. با گذشت زمان، آلمانی علیای جدید به سمت شمال گسترش یافت، و در پایان این دوره، یعنی حدود سال 1650 پس از میلاد، به گویش غالب تبدیل شد.
آلمانی مدرن (Modern German) آخرین دوره است و تا حد زیادی به ظهور ماشین چاپ کمک کرد. نویسندگان و فیلسوفان قرن هجدهم به استاندارد سازی بیشتر آن کمک کردند.
حتما بخوانيد: زبان های اتحادیه اروپا + 7 حقیقت جالب درباره آنها
15. زبان آلمانی سفلی (پایین) هنوز هم رایج است
زبان آلمانی سفلی (Plattdeutsch) یا ساکسونی، هنوز هم در شمال آلمان و هلند رایج است. در ضمن در برخی از مناطق اروپای شرقی، آمریکای مرکزی و جنوبی، و ایالات متحده و کانادا نیز از طریق آن صحبت میشود. بعضی از جوامع منونایت (Mennonite) در این مناطق از سیستم ارتباطی مذکور در اجتماعات عمومی و خدمات مذهبی خود استفاده میکنند.
زبان Plattdeutsch تحت تاثیر تغییرات حروف صامت که در فاصله بین سالهای 300 تا 500 پس از میلاد رخ داده قرار نگرفته است؛ به همین دلیل صدای بسیاری از کلمات در آن شبیه معادلهای انگلیسی و دانمارکی آنها هستند. به عنوان مثال Pepper (فلفل) در آلمانی علیا و سفلی به ترتیب به صورت Pfeffer و Peper تلفظ میشود.
همچنین Plattdeutsch دارای تغییراتی در تلفظ است که شامل تبدیل wir به wi (شبیه we انگلیسی) و er به he (مرتبط با he در انگلیسی) است. البته هنوز هم تفاوتهایی بین آلمانی سفلی و انگلیسی، و شباهتهایی بین آلمانی استاندارد و آلمانی پایین موجود است. لذا بر سر اینکه آیا Plattdeutsch یک زبان است یا یک گویش، اختلاف نظر وجود دارد.
16. برادران گریم اولین فرهنگ لغت جامع زبان آلمانی را نوشتهاند
برادران گریم (Brothers Grimm) اولین کسانی بودند که فرهنگ لغت جامع زبان آلمانی با نام Wörterbuch را نوشتهاند. این فرهنگ لغت در فاصله بین 1854 تا 1860 در شانزده بخش منتشر شد و بعد از سال 1860 نیز برخی موارد به آن اضافه گردید. جدیدترین بخش در سال 1971 به آن افزوده شد. این فرهنگ لغت امروزه دارای 33 جلد است و محققان مختلفی بر روی آن کار کردهاند.
حقایق جالب در زمینه یادگیری
حال که با تاریخچه و کاربرد این سیستم ارتباطی آشنا گردید؛ بهتر است نکاتی را هم در زمینه یادگیری آن مطالعه نمایید. آشنایی با حقایق زیر، لذت آموختن زبان آلمانی را برایتان دو چندان میکند (البته شاید سادهتر هم بتوانید این مسیر را طی کنید).
17. تمامی اسامی با حروف بزرگ نوشته میشوند
با وجود اینکه در برخی از زبانها تنها اسامی خاص با حروف بزرگ نوشته میشوند؛ اما این اصل در آلمانی در مورد تمامی اسمها صدق میکند. بنابراین اگر بخواهید بگویید "سگ شما" یا "من در حال خواندن کتاب هستم" باید به ترتیب بنویسید: dein Hund و ich lese ein Buch.
حروف بزرگ به اسکن متن کمک میکنند و در زمینه یادگیری اولیه لغات بسیار کمک کننده هستند. البته کمی طول میکشد تا به نوشتن اسمها به این شکل عادت کنید. همچنین توجه داشته باشید که در زبان آلمانی ضمایر با حروف بزرگ نوشته نمیشوند؛ مگر اینکه در ابتدای جمله بیایند.
18. زبان آلمانی دارای 3 جنسیت است
آلمانی دارای افعال جنسیتی است. با این حال فقط جنسیت مونث و مذکر وجود ندارد، و جنسیت خنثی نیز جزئی از آن است. حروف تعریف جنسیتها براساس موقعیت کلمات صرف میشوند؛ هر چند حروف تعریف اصلی عبارتند از: der (مذکر)، die (مونث) و das (خنثی).
در موقعیت برخی از مفعولها، جنسیت به صورت شهودی تعیین میگردد؛ مانند der Junge (پسر) و die Frau (زن). اما برخی اوقات پیچیدهتر است؛ مانند das Mädchen (دختر). این موارد معمولاً گویشورانی که زبان آنها فاقد جنسیت است را به چالش میکشد؛ به همین دلیل بهتر است تا حد امکان جنسیتها را با اسمها یاد بگیرید.
19. آلمانی بین زمان حال ساده و زمان حال استمراری هیچ تمایزی قائل نمیشود
حال ساده نشان دهنده عملی است که تکرار میشود؛ در حالیکه حال استمراری صرفی است که نشان میدهد یک عمل به صورت فعالانه در حال جریان است. این را میتوان در تفاوت بین جملات "من چای می نوشم" و "من در حال نوشیدن چای هستم" مشاهده کرد.
این صرف وجه تمایز مهمی را در عمل نشان میدهد. با این حال در آلمانی این تمایز مشاهده نمیشود. در واقع هر دو جمله مذکور به صورت ich trinke Tee مزدوج میشوند و همین اصل برای همه افعال در زمان حال صدق میکند. عادت کردن به این قانون نیز همانند نوشتن اسمها با حروف بزرگ، برای غیر بومی زبانان مقداری سخت است.
حتما بخوانيد: راهنمای جامع بیان ساعت و زمان به زبان آلمانی
20. صفحه کلید آلمانی کمی با نوع انگلیسی تفاوت دارد
در زبان آلمانی علاوه بر اینکه حروف اضافی مانند ä ،ö ،ü و ß وجود دارد؛ نحوه قرار گرفتن حرف z نیز در صفحه کلید آن متفاوت است. با در نظر گرفتن ادغام حروف صدادار در حرف صدادار بعدی (معروف به پیشین شدگی یا Umlauts) و استست؛ مواردی چون نقطه ویرگول، نقل قول، براکت و خط ربط یا خط زیرین در صفحه کلید آلمانی جابجا شدهاند و جایگزین حروف پیشین شدگی گردیدهاند.
در ضمن از آنجاییکه حرف z در آلمانی بیشتر از y مورد استفاده قرار میگیرد؛ لذا جای این دو در صفحه کلید با هم عوض شده است. البته تغییرات تنها به اینها محدود نمیگردد. در این صفحه کلید برای ایجاد فضای بیشتر برای حروف پیشین شده، برخی از کلیدهای نمادها تغییر کرده یا به جای جدیدی منتقل شدهاند.
21. شش روش برای گفتن "چرا" وجود دارد
سه روش اول برای بیان چرایی، در اصل قابل تعویض هستند و تنها معنای ضمنی آنها کمی با هم متفاوت است. Warum برای ابراز انگیزه یا علت است، Wieso برای ابراز علیت مورد استفاده قرار میگیرد (بیشتر هم معنی عبارتهایی مانند "اخه چرا؟" و "چه طور ممکنه؟" است) و اغلب در حالت گفتاری کاربرد دارد، و Weshalb مرتبط با هدف و جزئیات اضافی است اما کمی قدیمیتر است.
Wofür به طور کلی به معنای "برای چه" است و Wozu به معنی "به چه دلیل" میباشد. لذا این دو کلمه قابل تعویض هستند و هر دو از ساختار um…zu در پاسخها استفاده میکنند؛ اگر چه wofür در جوابها میتواند از damit نیز بهره بگیرد. در نهایت Weswegen به معنای "به خاطر آنچه" است و نمیتوان سنجیده از آن استفاده کرد.
دیگر حقایق غیر عادی
تا به اینجا از زوایای مختلفی به حقایق زبان آلمانی پرداختیم؛ اما واقعیتهای دیگری در خصوص این ساختار ارتباطی وجود دارد که نمیتوان در بخشهای مجزا به آنها ورود کرد. بنابراین در ادامه به آنها اشاره میشود.
22. اسامی مرکب در آلمانی بسیار طولانی هستند
شاید قبلاً شنیده باشید که آلمانی به زبان فرانکی (Frankish Language) معروف است. در ضمن پیشتر بیان کردیم که در آلمانی کلمات مختلف برای تشکیل واژگان جدید با هم ترکیب میشوند. لذا کلمات طولانی در این سیستم ارتباطی بسیار زیاد هستند. این اصل بیشتر برای اصطلاحات تخصصی مخصوصاً در زمینه حقوقی صدق میکند. هر چند افراد عادی معمولاً تمایلی به این کار ندارند؛ اما هنوز هم این امر در بین آنها رایج است.
23. برای یافتن زیباترین کلمه آلمانی، یک نظرسنجی انجام شده است
شورای زبان آلمانی (German Language Council) در سال 2004 یک نظرسنجی را برای یافتن زیباترین کلمه آلمانی ترتیب داد. نزدیک به 23 هزار نفر در 111 کشور در این نظرسنجی شرکت کردند. حتی یک هیئت منصفه برای کودکان تشکیل شد تا مشخص شود که از دیدگاه کودکان کدام کلمه زیباترین واژه است.
کلمه Habseligkeiten (اموال ارزشمند) مقاوم اول را به خود اختصاص داد، و کلمات Geborgenheit (امنیت عاطفی)، lieben (عشق)، Augenblick (لحظه گذرا) و Rhabarbermarmelade (مارمالاد یا مربای رابارب) در مقامهای بعدی قرار گرفتند. واژه انتخابی کودکان نیز Libelle بود که به معنی سنجاقک است.
حتما بخوانيد: 10 روش بله گفتن و جواب مثبت دادن به زبان آلمانی
24. آلمانی را زبان شاعران و متفکران مینامند
با توجه به انبوه نویسندگان، موسیقی دانان و فیلسوفان آلمانی، شاید تعجب آور نباشد اگر بگوییم که آلمانی به "زبان شاعران و متفکران" معروف است. بسیاری از عالمان بزرگ قرنهای هجدهم، نوزدهم و بیستم از بطن زبان آلمانی بیرون آمدهاند که از مشهورترین آنها میتوان به گوته، نیچه و کانت اشاره کرد. حتی وجود نویسندگان معاصری مانند سلان (Celan)، الزه لاسکر شولر (Else Lasker-Schüler)، ارپنبک (Erpenbeck) و گراس (Grass) هم بر درستی مطلب مذکور گواهی میدهند.
25. بعضی از کلمات آلمانی، معادل خاصی در دیگر زبان ها ندارند
هر زبان پیچیدگیهای خاص خود را دارد و آلمانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. Heimweh یکی از کلماتی است که نمیتوان معادل خاصی برای آن یافت. این واژه به معنی حسرت برای خانه است و معنای عمیقتری از دلتنگی برای خانه دارد.
واژه دیگر Erklärungsnot است. این کلمه به یکی از چیزهایی اشاره دارد که همه کودکان به صورت غریزی با آن آشنا هستند؛ اما نمیتوانند اسمی برای آن بگذارند، یا بیانگر لحظهای است که شما گرفتار شدهاید و به دنبال یک بهانه فوری برای فرار میگردید. در این بین میتوان به Sehnsucht نیز اشاره نمود که به معنی اشتیاق به یک آرمان ایدهآل یا دلتنگی برای چیزهای ناقص است.
26. عبارات محاورهای بسیار سرگرم کنندهای در زبان آلمانی وجود دارد
برخی از سخنان در زبان آلمانی بسیار خنده دار هستند. جالبترین آنها برای مسافرانی که به این مناطق سفر میکنند؛ عبارت ich verstehen nur Banhof است که معنی تحت اللفظی آن "من فقط با ایستگاه قطار صحبت میکنم" میباشد. اما این عبارت در اصل یعنی "یک نفر آنقدر آلمانی میداند که بتواند به مقصد برسد".
اگر به دنبال یک جمله خنده دار هستید؛ بهتر است Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei را امتحان کنید. معنی تحت اللفظی این جمله به صورت "هر چیزی پایانی دارد، تنها سوسیس دو دارد" است؛ در واقع این عبارت استعاره از این است که همه چیزهای خوب به پایان میرسند.
اگر شما در یک خرده فروشی کار میکنید؛ احتمالاً با افرادیکه Haare auf den Zähnen haben هستند برخورد کردهاید. معنی تحت اللفظی این عبارت "مو داشتن روی دندان" است و در اصل به مشتریان سرسخت اشاره دارد.
کلام پایانی؛ اکنون تصمیم با شماست
آیا آشنا شدن با این حقایق جالب زبان آلمانی برایتان لذت بخش بود؟ اگر این نکات برای شما جالب بودهاند؛ میتوانید با مطالعه پادکستها، فیلمها، کتابها و برنامههای دیگر، یادگیری زبان آلمانی را شروع کنید. اگر هم قبلاً یادگیری را شروع کردهاید؛ چند اپلیکیشن مترجم عالی برای زبان آلمانی وجود دارند که در زمینه یادگیری کلمات مرکب و ترفندهای پیچیده آن به شما کمک میکنند.
در ادامه حتما بخوانيد: سفارش غذا به زبان آلمانی + معرفی واژگان و اصطلاحات مرتبط