تاریخچه زبان فرانسوی + 10 حقیقت جالب
- 10 دی 1401
- دنیای زبان
هر چند یادگیری زبان فرانسوی بدون آشنایی با تاریخچه آن امکان پذیر است؛ اما کمی اطلاعات درباره ریشههای یک سیستم کلامی میتواند برای هر کسی لازم باشد. اکثر افراد به این نتیجه رسیدهاند که آشنایی با پیش زمینه یک زبان باعث میشود تا آنها دیدگاه عمیقتری نسبت به کارکرد آن پیدا کنند، و راحتتر فرهنگ مردمی که بدان صحبت میکنند را درک نمایند.
تاریخچه زبان فرانسوی بسیار جالب است، و سفری پر فراز و نشیب را برای تبدیل شدن به یکی از سیستمهای ارتباطی اصلی جهان پشت سر گذاشته است. پس اگر شما هم دوست دارید با تاریخچه و حقایق جالب آن آشنا شوید؛ بهتر است این مطلب شبکه مترجمین راستین را با دقت مطالعه نمایید.
نحوه پیدایش زبان فرانسوی
زبان های رومی از جمله چهار شیوه کلامی بزرگ فرانسوی، اسپانیایی، پرتغالی و ایتالیایی، به همراه رومانیایی و برخی دیگر از گویشهای فرعی دارای خاستگاه لاتین هستند. لب مطلب این است که مردم در امپراتوری روم به زبان لاتین صحبت میکردند. اما وقتی این امپراتوری کم کم از هم پاشید؛ تغییرات محلی زیادی رخ داد و باعث شکل گیری زبانهای مختلف گردید.
اما مشکلی در این میان وجود داشت؛ زیرا زبان های رومی دارای برخی ویژگیهای مشترک خاص بودند که در لاتین کلاسیک وجود نداشت. به عنوان مثال زبان لاتین دارای سه جنسیت بود؛ در حالیکه فرانسوی، اسپانیایی، پرتغالی، ایتالیایی و غیره همگی دو جنسیت دارند. در ضمن لاتین کلاسیک فاقد حرف تعریف است؛ اما وجود حرف تعریف در زبان های رومی رایج است.
این بدان معنی است که یا این زبانها اینگونه ویژگیها را به صورت کاملاً مستقل توسعه دادهاند (که به ندرت قابل قبول است) و یا اینکه از جایی دیگر سرچشمه گرفته شدهاند.
لاتین عامیانه
برای حل این معمای زبانی، لاتین عامیانه (Vulgar Latin) که نسخه محاورهای لاتین کلاسیک است به عنوان راه حل پیشنهاد شد. به عبارت دیگر این بار گفته شد که لاتین عامیانه خاستگاه زبان های رومی است. در واقع این زبان لاتین خیابانی بود که مردم برای ارتباط روزانه از آن استفاده میکردند و با لاتینی که توسط امپراتورها، دولتمردان و نویسندگان مورد استفاده قرار میگرفت متفاوت بود.
اما چیزیکه در مورد این نسخه از لاتین شگفت انگیز است؛ همگنی آن در سراسر امپراتوری روم بود. البته تفاوتهای منطقهای کوچکی در آن به چشم میخورد. اما تصور میشود لاتین عامیانه که در امپراتوری وسیع روم بدان صحبت میشده است؛ در اقصی نقاط این سرزمین کم و بیش یکسان بوده است.
این واقعیت در دنیای فاقد رسانههای چاپی، چه برسد به رادیو، تلویزیون یا اینترنت، بسیار باورنکردنی و دور از ذهن است. اما پس از اینکه فرانسه کنونی تحت کنترل روم قرار گرفت؛ مردم آنجا نیز یاد گرفتند که به همان زبان رومی صحبت کنند. بعد از اینکه امپراتوری روم رو به زوال رفت و از هم پاشید؛ کم کم شیوه کلامی آن نیز انشعاب پیدا کرد و همین امر باعث پیدایش نسخههای اولیه زبان های رومی امروزی شد.
نفوذ زبان گُلی (گلیش)
قبل از ورود رومیان به فرانسه، بیشتر مردم این سرزمین، خصوصاً قبایل مختلفی که در شمال این کشور زندگی میکردند (مانند قبایل گل) به طیف وسیعی از زبان های سلتی حرف میزدند.
تصور میشود پس از مقهور سازی این قبایل، گویشوران گلیش قرنها با لاتین همزیستی داشتهاند. در نتیجه گلیش کم کم بر لاتینی که در شمال فرانسه بدان صحبت میشد تاثیر گذاشت.
هر چند تعداد کلماتی که از گلیش به گویش محلی ابتدایی این منطقه انتقال یافتهاند محدود است؛ اما تاثیرات آن را میتوان در نحوه تلفظ یافت. از اینرو حتی قبل از سقوط امپراتوری روم، تلفظ زبان رومی در این منطقه تغییر کرده بود.
تاثیرات زبان آلمانی
امپراتوری روم در قرن سوم رو به انحطاط بود. هجوم قبایل ژرمن در شمال (از جمله فرانک ها) و شرق از مشخصات این دوران است. برخی از این قبایل به منطقه گل روم (Roman Gaul) مهاجرت کردند. زبان فرانکی نیز همانند گلیش واژگان جدیدی را با خود به همراه داشت که در نهایت بر تلفظ کلمات فرانسوی تاثیر زیادی گذاشتند.
در همان اثناء، گرامر و نحو زبان محلی تحت تاثیر آلمانی قرار گرفت. به همین دلیل است که فرانسوی مدرن با اسپانیایی، پرتغالی و ایتالیایی تفاوت دارد. به عنوان مثال در این سه سیستم ارتباطی، ضمایر فاعلی مرتباً حذف میشوند؛ در حالیکه در فرانسوی مانند انگلیسی باید حتماً از ضمیر فاعلی استفاده شود.
در ضمن در فرانسوی نیز مانند انگلیسی میتوان با معکوس کردن ترتیب کلمات، جملات را سوالی کرد. در حالیکه در اسپانیایی، ایتالیایی و پرتغالی تنها با تغییر لحن میتوان سوال را مطرح کرد.
استاندارد سازی و ظهور فرانسوی مدرن
نقطه عطف مهم در مسیر ظهور زبان فرانسوی مدرن در سال 1539 رخ داد. در این زمان پادشاه فرانسیس اول فرمان داد تا گویش برجسته زبان اوییل (d’oïl) به عنوان شیوه کلامی رسمی دربار جایگزین لاتین شود. در همین زمان فرانسویها سیستم صرف کلمات که از لاتین به ارث برده بودند را کنار گذاشتند و فرهنگستان فرانسه (Académie Française) را در سال 1634 برای به قانون درآوردن این زبان تاسیس کردند.
روند تحول و تکامل فرانسوی به زبانی که ما امروز میشناسیم، از همین نقطه شروع شد. با این حال هنوز راه درازی در پیش داشت تا به عنوان زبان ملی فرانسه و یکی از ساختارهای ارتباطی اصلی دنیا پذیرفته شود.
در سال 1789 و با شروع انقلاب فرانسه، شرایط کمی تغییر کرد. پس از انقلاب، زبان فرانسه به عنوان یک نیروی وحدت بخش در میان مردم این کشور ترویج شد. این در حالی بود که 50% از مردم این کشور حتی یک کلمه از این شیوه کلامی را متوجه نمیشدند و کمتر از 15% میتوانستند با آن به شکلی معقول صحبت کنند. در آن زمان مردم روستاها هنوز به لهجههای محلی صحبت میکردند، و لهجههای زبان اوییل که در شمال و جنوب این کشور بدانها صحبت میشد با هم تفاوت داشتند.
ظهور ناپلئون نیز اوضاع را دگرگون کرد. در این زمان فرانسه به یک قدرت برتر جهانی تبدیل شد. این اتفاق با آغاز عصر روشنگری (یعنی شکوفایی فکری و فلسفی قرن هفدهم) همزمان شد و باعث گردید تا فرانسوی به زبان بین المللی دیپلماسی، هنر، ادبیات و جامعه دانشگاهی تبدیل شود. این شرایط همچنان تا قرن بیستم ادامه پیدا کرد تا اینکه قدرت گرفتن ایالات متحده پس از دو جنگ جهانی در قرن بیستم سبب شد تا انگلیسی جایگزین فرانسوی شود.
زبان فرانسوی در کانادا
اگر چه فرانسوی دیگر زبان ارتباطات جهانی نیست؛ اما همچنان یک سیستم ارتباطی معتبر محسوب میشود. به عبارت دیگر میراث گسترده استعماری فرانسه در گذشته باعث شده تا فرانسوی هنوز هم یک زبان بین المللی مهم باشد.
فرانسویها در قرن هفدهم بخشهایی از کانادا کنونی را به استعمار خود در آوردند و بدین صورت پای آنها به آمریکای شمالی باز شد. اگر چه تنها بخش کوچکی از این مهاجران از مناطق اطراف پاریس بودند؛ اما گویش پاریسی (که در اصل استاندارد شده زبان دوییل است) به سرعت به کلامی رایج در کانادا تبدیل شد.
در نتیجه تنها پس از یک یا دو نسل، زبان فرانسوی رایج در کانادا به اندازه فرانسوی رایج در پاریس مورد احترام قرار گرفت. جالب است بدانید که زبان کبکوای مدرن (زبان مردم منطقه کبک) بسیار بیشتر از زبان فرانسوی که اکنون در پاریس به آن صحبت میشود، به فرانسوی آن روزها نزدیک است. زیرا این سیستم ارتباطی برخی ویژگیهای خاص که فرانسه متروپل (Metropolitan French) متعاقباً از دست داد را در خود حفظ کرده است.
زبان فرانسوی در آفریقا و سایر نقاط جهان
فرانسوی به دلیل فعالیتهای استعماری فرانسه در آفریقا، به یکی از مهمترین سیستمهای ارتباطی این قاره تبدیل شده است. این زبان امروزه در این منطقه، نقش زبان واسطه را در میان گروههایی بازی میکند که به زبان های محلی بی شمار این مناطق صحبت میکنند.
در ضمن فرانسوی همچنان در بسیاری از کشورهای آفریقایی، زبان رسمی به شمار میآید، و اغلب به عنوان زبان آموزشی یا دولتی مورد استفاده قرار میگیرد. در مناطقی که قبلاً در آفریقای شمالی در تملک فرانسه بودهاند؛ هنوز هم بسیاری از مردم به زبان فرانسوی حرف میزنند. به علاوه این سیستم ارتباطی در بسیاری از کشورهای جنوب صحرای آفریقا نیز رایج است.
به عبارت دیگر مفهوم سازمان بین المللی فرانکفونی (سازمانی تشکیل شده از مناطق فرانسوی زبان در سراسر جهان) همچنان قوی و پابرجا است؛ زیرا هنوز هم بسیاری از کشورها خواهان عضویت در آن هستند. کشور گینه استوایی نمونه خوبی از ارزشی است که ممکن است یک کشور برای عضویت در این سازمان قائل باشد. این کشور، زبان فرانسوی را به عنوان یک کلام رسمی اعلام کرد تا به سازمان OIF بپیوندد؛ با وجود اینکه تنها عده معدودی از جمعیت این کشور بدان تسلط دارند.
هنوز هم میتوان زبان فرانسوی را در املاک فرانسه در سراسر جهان شنید. جزایر گوادلوپ (Guadeloupe) و مارتینیک (Martinique) در دریای کارائیب، گویان فرانسه در آمریکای جنوبی و رئونیون (Réunion) در اقیانوس هند مکانهایی هستند که به عنوان بخشهایی جدایی ناپذیر از دولت مدرن فرانسه از فرانسوی برای ارتباطات خود بهره میگیرند.
حقایق جالب زبان فرانسوی
زبان فرانسوی به اندازه لاتین قدیمی نیست، و در اصل روند تکاملی آن به عنوان یک سیستم ارتباطی از قرن پنجم آغاز شد. توسعه زبان فرانسوی نیز مانند سایر شیوههای کلامی مراحل زیادی را پشت سر گذاشته و بسیاری از حقایق زیر نشان میدهند که چرا یک ساختار ارتباطی جالب و جذاب برای یادگیری و صحبت کردن است.
1. فرانسوی جزء زبان های کار در چندین سازمان بین المللی است
سازمان ملل متحد (UN)، کمیته بین المللی المپیک (IOC)، صلیب سرخ، اتحادیه اروپا (EU)، سازمان تجارت جهانی (WTO) و پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) از جمله این سازمانها هستند. همچنین چندین ارگان بین المللی غیر انتفاعی مانند عفو بین الملل (Amnesty International)، پزشکان جهان (Médecins du Monde) و پزشکان بدون مرز (Médecins sans Frontières) نیز از زبان فرانسوی به عنوان یکی از ساختارهای ارتباطی خود استفاده میکنند.
در ضمن فرانسوی یک زبان قانونی است. چرا که یکی از زبان های رسمی دادگاههای منطقهای و بین المللی است؛ مانند دیوان بین المللی دادگستری (International Court of Justice)، دادگاه حقوق بشر اروپا (European Court of Human Rights)، دادگاه کیفری بین المللی (International Criminal Court)، دادگاه بین المللی حقوق دریاها (International Tribunal for the Law of the Sea)، هیئت استیناف سازمان تجارت جهانی (World Trade Organization Appellate Body) و دیوان دادگستری اتحادیه اروپا (Court of Justice of the European Union).
2. برخی از کلمات انگلیسی دارای ریشه فرانسوی هستند
بعضی از واژگان به گونهای در زبان انگلیسی جا افتادهاند که حتی شما متوجه نمیشوید در اصل متعلق به این ساختار ارتباطی نیستند. وجود کلمات فرانسوی در فرهنگهای لغت انگلیسی نشان دهنده تاثیر گسترده زبان فرانسوی بر انگلیسی است. اما چرا این چنین است؟
واقعیت این است که در فاصله بین سالهای 1066 تا 1362، به عبارتی حدود 300 سال، زبان رسمی در انگلستان فرانسوی بود. هر چند هنوز هم استفاده از این شیوه کلامی رواج دارد. تمام اینها به دلیل مشارکت فعال موسسات فرهنگی مانند Alliance Française است که 850 مرکز فعال در 137 کشور آسیایی و اروپایی دارد.
حتما بخوانيد: 40 کلمه ای که از زبان های دیگر وارد انگلیسی شدهاند
3. کاربرد کلمات فغانگلِی در زبان فرانسوی کم نیست
همانطور که گفتیم واژههای فرانسوی زیادی در دیکشنریهای انگلیسی وجود دارند و حدود 45% از کلمات امروزی انگلیسی، ریشهای فرانسوی دارند. اما آیا میدانید که انگلیسی هم بر زبان فرانسوی مدرن تاثیر گذاشته است؟ اگر کمی بیشتر از سه روز تا یک هفته در فرانسه اقامت کنید؛ احتمالاً کلمات زیر را از زبان یک گویشور بومی میشنوید:
- une to-do liste (لیست کارها)
- le shopping (خرید کردن)
- un parking (پارکینگ)
- le hard discount (تخفیف گرفتن مشکل)
ترکیب زبان های فرانسوی و انگلیسی در فرانسوی مدرن، فغانگلِی (Franglais) نامیده میشود. هر چند حامیان زبان فرانسوی آن را دوست ندارند؛ اما حتی آنها نیز نتوانستهاند استفاده از Franglais را متوقف کنند. با این حال در برخی از موارد نیز موفق بودهاند؛ مانند زمانیکه اصطلاح un pipeline در دهه 1960 مطرح شد. در آن زمان آنها توانستند مردم را وادار کنند تا از اصطلاح درست، یعنی un oléoduc استفاده نمایند.
اما نتوانستند چنین موفقیتی را در زمینه استفاده از کلمه email به دست آورند. این حامیان میخواستند مردم از واژه un courriel استفاده کنند؛ اما کاربران همچنان بر خواسته خود پافشاری کردند و موفق هم شدند. با این حال خود این افراد همچنان در ارتباطات رسمی از اصطلاح صحیح فرانسوی آن استفاده میکنند.
4. چندین ایالت در آمریکا به زبان فرانسوی صحبت میکنند
جالب است بدانید که برخی از افراد مقیم بعضی از ایالتهای آمریکا که بومی آن مناطق محسوب میشوند، با گویش فرانسوی صحبت میکنند. شما میتوانید نمونههایی از آنها را در لوئیزیانا، ورمونت، میشیگان، مین (Maine)، داکوتای شمالی، میسوری و ماساچوست پیدا کنید. در ضمن برخی از گویشوران زبان فرانسوی ساکن نیوهمپشایر، رود آیلند و کنتیکت (Connecticut) هستند.
5. رمانها و نمایشنامههای معروف کلاسیک، در اصل به زبان فرانسوی نوشته شدهاند
فرانسوی زبان ادبیات است و نویسندگان زیادی از این سیستم ارتباطی برای بیان اندیشههای خود استفاده کردهاند. برخی از رمانهای معروف کلاسیک مثل Les Misérables (بینوایان)، Le Comte de Monte-Cristo (کنت مونت کریستو)، Madame Bovary (مادام بوواری)، L’Étranger (بیگانه)، Thérèse Raquin (ترز راکن)، Les Fleurs du mal (گل های رنج)، و La Gloire de mon père (شکوه پدرم) در اصل به زبان فرانسوی نوشته شدهاند و بعدها به دیگر ساختارهای ارتباطی ترجمه گردیدهاند.
آیا میدانستید که حتی برخی از مشهورترین افسانههای کودکانه نیز در اصل به زبان فرانسوی نوشته شدهاند؟ تنها برخی از آنها عبارتند از: La Belle et la Bête (دیو و دلبر)، Le Petit Chaperon Rouge (شنل قرمزی)، Le Chat Botté (گربه چکمه پوش)، Cendrillon (سیندرلا)، La Barbe bleue (ریش آبی) و La Belle au bois dormant (زیبای خفته).
6. زبان فرانسوی دارای لهجه ها و گویش های فراوانی است
زبان فرانسوی دارای گویشها یا لهجههای محلی فراوانی است که مردم بومی در مناطق مختلف به آنها صحبت میکنند. این گویشها خود لهجههای محلی هم دارند که برای همه قابل درک نیستند. در کل میتوان آنها را در دسته بندیهای گستردهای مانند گویش های شمالی، جنوبی و فرانسوی استاندارد دسته بندی کرد. بیشتر فرانسویان به لهجه فرانسوی استاندارد صحبت میکنند که بسیار گویا و واضح است. گویش های جنوبی لهجه آرامتری نسبت به انواع شمالی خود دارند.
گذشته از این، لهجه فرانسوی کانادایی (Canadian French)، فرانکو آنتاریان (Franco-Ontarians) و فرانسوی آکادیان (Acadian French) نیز وجود دارند. در واقع تاثیرپذیری زبانها از یکدیگر باعث شده تا زبان های فرانسوی بلژیکی، فرانسوی سوئیسی، فرانسوی کارائیب، فرانسوی مغربی و فرانسوی هندی تشکیل گردد و از هم متمایز باشند.
7. هیچ یک از کلمات اصلی فرانسوی با حروف K و W شروع نمیشوند
هر چند حروف K و W در الفبای فرانسوی زیاد به چشم میخورند؛ اما شما نمیتوانید این حروف خاص را در کلمات ریشهدار بیابید. به احتمال زیاد آنها را در کلمات منطقهای و واژگانی که از ساختارهای ارتباطی دیگر وام گرفته شدهاند، پیدا خواهید کرد.
هنگام ترجمه برخی از کلمات انگلیسی به فرانسوی، باید از استفاده از حرف W اجتناب کنید. به عنوان مثال کلمه Warsaw (شهر ورشو) در زبان فرانسوی به صورت Varsovie در میآید و کلمه Wales (ولز) هم به le pays de Galles تبدیل میشود. با این حال استفاده از حرف K در پیشوندهای کیلو رایج است؛ مانند kilometre (کیلومتر)، kilogramme (کیلوگرم)، kilohertz (کیلوهرتز) و kilowatt (کیلووات).
حتما بخوانيد: واژگان فرانسوی در زمینه معماری + معرفی سبک ها
8. در صفحه کلید فرانسوی یک استثنا وجود دارد
در زبان فرانسوی از چندین اعراب برای نشان دادن نحوه تلفظ کلمات استفاده میشود. با این حال تنها یک کلمه از آهنگ اکسان فرانسوی ù استفاده میکند و آن هم واژه où است که به معنی کجا است. اما همین کلمه یک کلید مخصوص در صفحه کلید آزرتی (Azerty) دارد. صفحه کلید آزرتی معمولاً توسط گویشوران فلامان و فرانسوی در اروپا به کار میرود.
9. بعد از پاریس، کینشاسا بزرگ ترین شهر فرانسوی زبان جهان است
چندین منطقه در 5 قاره جهان وجود دارند که به زبان فرانسوی صحبت میکنند. به جز پاریس، کینشاسا (Kinshasa) بزرگترین شهری است که مردم آن از طریق فرانسوی با هم ارتباط دارند. این شهر پایتخت جمهوری دموکراتیک کنگو است که 67% مردم آن میتوانند فرانسوی را بنویسند و بخوانند، و 68/5% نیز توانایی صحبت از این طریق را دارند. مونترال و بروکسل از این حیث در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
10. زبان فرانسوی دارای ویژگی های بارز زیادی است
چندین کلمه فرانسوی دارای سه حرف e پشت سر هم هستند؛ مانند agréée (تائید شده) و créée (خلق شده). تنها کلمهای که شکل جمع آن با یک کلمه متفاوت آغاز میگردد؛ کلمه oeil به معنی چشم است که حالت جمع آن به صورت yeux نوشته میشود. کلمه amour در حالت مفرد، مذکر محسوب شده؛ اما در حالت جمع، یعنی amours مونث است.
در عین حال کوتاه ترین کلمه زبان فرانسوی، oiseau (پرنده) است که شامل تمام مصوتهای این ساختار ارتباطی میباشد. کلمه 25 حرفی anticonstitutionnellement در فرهنگ لغت، طولانی ترین کلمه فرانسوی است. با این حال براساس تحقیقات انجام گرفته، طولانیترین کلمه یک عبارت پزشکی مرتبط با ویتامین ب 1 است که 49 حرف دارد.
یک شهر فرانسوی در بخش مرن (Marne)، طولانیترین نام را به خود اختصاص داده است: Saint-Remy-en-Bouzemont-Saint-Genest-et-Isson. جالب است بدانید که شهری در شمال فرانسه وجود دارد که نام آن تنها از حرف Y تشکیل شده است. جمعیت این شهر در سال 2016 تنها 93 نفر بود.
کلام پایانی درباره تاریخچه و حقایق زبان فرانسوی
امروزه زبان مترقی فرانسوی بیش از 320 میلیون گویشور دارد و در 55 کشور جهان رایج است (در اروپا، جنوب صحرای آفریقا، خاورمیانه، آمریکای شمالی، آسیا و اقیانوسیه بدان صحبت میشود). به علاوه پیش بینی میگردد گویشوران آن تا سال 2025 به 500 میلیون نفر و تا پایان سال 2050 به حدود 650 تا 700 میلیون نفر برسند.
مواردی که در این گفتار برشمردیم برخی از شگفت انگیزترین حقایق درباره زبان فرانسوی بودند که شاید شما از قبل با آنها آشنایی نداشتید. امیدواریم این حقایق اطلاعات شما را درباره این ساختار کلامی بیشتر کرده باشند تا بیش از پیش قدردان فرهنگ فرانسه باشید.
در ادامه حتما بخوانيد: صفت های زبان فرانسوی: تطبیق و جایگاه آنها در جملات