نگاهی به مقوله تصحیح متون
- 05 خرداد 1399
- مفاهیم ترجمه
انسان باید همیشه به سوی آینده گام بردارد و در جهت پیشرفت حرکت نماید؛ اما گام گذاشتن در مسیر آینده بدون درک گذشته امکان پذیر نیست. شناخت اعصار پیشین با مطالعه آثار و نوشتههای نویسندگان قدیمی و مربوط به دهههای پیش تا حدودی ممکن خواهد بود؛ هر چند بررسی آثار باستانی و تاریخی، و تحقیق در مورد رویدادهای فرهنگی نیز در این حوزه میتواند کمک مؤثری به حساب آید. با این حال وقتی متون سدههای پیش در جلوی روی ما برای خواندن و بررسی قرار میگیرد؛ گاها احساس میکنیم که با زبان دیگری روبهرو هستیم؛ چون جملات به قدری سخت هستند که اصلا نمیتوان مفهوم آنها را متوجه شد.
تقریباً همه آثار زبان فارسی در طول تاریخ با تحریف مواجه شدهاند، و کلمات و عبارتهای اضافی به آنها وارد گردیده که نوشته نویسنده اصلی نبوده است. به همین خاطر فنی به نام تصحیح متون وارد زبان و ادبیات فارسی شده که کاربردش با ترجمه یا حتی ویراستاری به کلی فرق دارد. شبکه مترجمین راستین به واسطه اهمیت این موضوع و یادی کردن از شاخص ترین مصححین کشورمان در این گفتار قصد دارد تا بیشتر به بررسی مفهوم تصحیح متون و نقش مصحح در این فرآیند بپردازد، و انواع روشهای این فن را به علاقمندان این حوزه معرفی نماید.
تصحیح متون کلاسیک
در گذر تاریخ کشورمان رویدادهای مانند حمله مغول و اعراب تأثیر زیادی بر زبان و ادبیات فارسی گذاشته است. نسخههای قدیم و کهن کتابهای فارسی در این بازههای زمانی دست خوش تغییرات فراوانی شدهاند و دخل و تصرف در آنها زیاد انجام گرفته است. نبود صنعت چاپ یکی از دلایل وقوع این حادثه بوده است. نسخههای خطی در هر دوره زمانی براساس شیوه نوشتاری آن زمان نوشته میشد، و بعضاً جملات و واژههای اصلی صاحب اثر به کلی عوض میشد.
قدیمی ترین نسخه شاهنامه فردوسی که اکنون در اختیار ماست، قدمتش به 200 سال بعد از نوشتن شاهنامه بر میگردد؛ بنابراین میتوان تصور کرد که در این بازه زمانی چه تغییراتی ممکن است در شاهنامه به وجود آمده باشد. برای بسیاری از کتابهای زبان فارسی این رویداد پیش آمده، و متأسفانه هنوز طیف وسیعی از آنها مورد بررسی و تصحیح قرار نگرفتهاند.
تصحیح متون کلاسیک یکی از شیوهها و روشهایی است که تلاش دارد تا براساس نسخههای خطی کشف شده به رفع ابهامات آثار قدیمی و کهن بپردازد، و عبارتهایی که در طول تاریخ به آنها اضافه شده را حذف نماید. علم تصحیح متون ادبی در صد سال اخیر رشد فراوانی داشته، و آثار بسیاری از شاعران برجسته مثل حافظ و سعدی بارها مورد بهسازی قرار گرفته و هنوز هم به کار بیشتری بر روی آنها نیاز است. هر چند بسیاری از صاحب نظران عرصه ادبیات مدرن عقیده دارند که دیگر احتیاجی به چاپ تصحیحات جدید بر روی کتابهای قبلی نیست و بهتر است کارهای انجام گرفته در این حوزهها در قالب مقاله نوشته شود؛ اما به نظر این فرآیند در سالهای آینده توقف ناپذیر باشد.
تعریف و نقش مصحح متون در ادبیات فارسی
همانطور که عنوان شد تصحیح متون ادبی در تلاش است تا زبان نثر موجود را به زبان مؤلف نزدیک نماید؛ اما چه کسی عهدهدار این مسئولیت است؟ به یقین کسی میتواند از پس انجام این فرآیند برآید که علاوه بر کار ترجمه کتاب و نویسندگی، با شیوههای انجام تحقیق نیز آشنا باشد. به فردیکه به تصحیح متون کلاسیک و ادبی اقدام میکند؛ مصحح گفته میشود. وی اجازه ندارد تا در اثر چیزی کم و اضافه کند؛ بلکه فقط میتواند آن را براساس منابع معتبر و قابل اطمینان اصلاح نماید. امانت داری یکی از ویژگیهای اصلی کار تصحیح متون به شمار میآید که مصحح بایستی به این ویژگی توجه زیادی داشته باشد.
اولین کسی که به کار تصحیح متون ادبی مشغول گردیده را نمیتوان مشخص نمود؛ اما یقینا نام عبداللطیف عباسی گجراتی در زمینه تصحیح مثنوی مولانا برجسته است. این فرد از اولین کسانی بوده که با جمع آوری بیش از 50 نسخه مثنوی به اصلاح و درست کردن سرودههای مولانا پرداخته است، و سالهای بعد حاصل زحمات عباسی توسط یک فرد انگلیسی زبان به نام رینولد نیکلسون (Reynold Nicholson) کاملتر گردید.
امروزه میتوان به جرئت گفت مثنوی یکی از کاملترین کتابهای زبان فارسی است که بهسازی آن تا حد زیادی به پایان رسیده است. اما مثنوی تنها کتابی نبوده که مورد توجه مصححین قرار گرفته است؛ بلکه خیل عظیمی از محققان و نویسندگان نامی کشورمان به تصحیح نسخ خطی اقدام نمودهاند که در ادامه به چند مورد آنها اشاره میگردد.
حتما بخوانيد: تراسازگاری چیست و چه تفاوتی با ترجمه دارد؟
تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی توسط محمد قزوینی
بیش از اینکه تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی توسط علامه محمد قزوینی (1256- 1328) انجام گیرد؛ بررسی این اثر برجسته عطاملک جوینی برای عموم محققان و دانشجویان آن زمان دشوار بود. اگر این فرآیند بهسازی انجام نمیگرفت؛ هنوز هم نمیتوانستیم از پس درک واژههای عربی و مغولی این کتاب که در گذر سالها به این اثر افزوده شده بود، برآییم. محمد قزوینی سالهای متعددی برای تصحیح سه جلد این کتاب وقت صرف کرد و حتی وقوع جنگ جهانی اول نیز باعث نشد تا این مصحح ممتاز از ادامه کارش صرفنظر نماید.
استفاده بیشمار از احادیث قرآنی و اصطلاحات فراوان عربی لزوم تصحیح متن این کتاب را در گستره زمان ثابت نمود؛ به همین خاطر پس از علامه قزوینی افراد دیگری نیز اقدام به تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی نمودند، اما اثر شاخص این مصحح برای همیشه در ادبیات فارسی جایگاه خود را حفظ خواهد کرد.
تصحیح قابوس نامه توسط غلامحسین یوسفی
هر چند که بیش از تصحیح قابوس نامه توسط دکتر غلامحسین یوسفی، تصحیحات دیگری نیز از این کتاب منتشر شده بود؛ اما هنوز هم مشهورترین و پرکاردترین تصحیح این کتاب متعلق به ایشان است. غلامحسین یوسفی (1306- 1369) به واسطه سالها تجربه و تخصص در زمینه زبان و ادبیات فارسی به فن مذکور علاقه ویژهای داشت، و در عمر پربرکت خود آثار فراوانی را اصلاح نمود که نوشته عنصرالمعالی کیکاووس یکی از برجستهترین این تصحیحات به شمار میآید. قابوس نامه به واسطه اینکه به سبک تاریخ بیهقی و تاریخ بلعمی مورد نگارش قرار گرفته است؛ با واژگان کهن و عبارتهای قدیمی فراوانی احاطه شده است. از اینرو دکتر یوسفی کوشیده تا با اصلاح متن این کتاب، مسائل گوناگونی که نویسنده در قالب 44 فصل نوشته است را برای خوانندگان قابل فهم نماید.
تصحیح همایون نامه زجاجی توسط علی پیرنیا
وقتی نسخه تصحیح شده همایون نامه در سال 1383 توسط فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی منتشر شد؛ علاقمندان و شیفتگان زبان فارسی توانستند تا با این اثر سده هفتم ارتباط بهتری برقرار نمایند. مرحوم پیرنیا در تصحیح سروده حکیم زجاجی سعی نمود تا با شیوه و مهارتی اعجاب انگیز به نزدیک نمودن ابیات این منظومه به نثر زمان مؤلف کمک نماید. بی شک با نگاهی به مقالات و پژوهشهای صورت گرفته در ده سال اخیر که در مورد شرح این اثر نوشته شده است میتوان فهمید که این مصحح در کار خود موفق بوده و توانسته است تا دانشگاهیان و محققان را بیشتر با این منظومه که شباهت زیادی با شاهنامه فردوسی دارد آشنا کند.
تصحیح کلیله و دمنه توسط مجتبی مینوی
یکی از عجیبترین کتابهای زبان فارسی شاید همین کلیله و دمنه باشد که ابتدا به زبان سنسکریت نوشته شده؛ سپس به پهلوی و در ادامه به عربی ترجمه گردیده است. هر چند که در گذر زمان ترجمههای زیادی بر روی این کتاب انجام شده و حتی برگردان مستقیم از زبان سنسکریت به فارسی نیز صورت گرفته است؛ اما در هر صورت کتاب کلیه و دمنهای که امروزه کار تصحیح بر روی انجام گردیده توسط نصرالله منشی از عربی به فارسی ترجمه گردیده است.
این نسخه از کلیله و دمنه با تلاشهای مجتبی مینوی (1281- 1355) مورد اصلاح قرار گرفته است. مرحوم مینوی با بهرهگیری از بیش از 20 عدد نسخه خطی به رفع نواقص این اثر پرداخته است و سعی نموده تا ضمن توضیح عبارت عربی و فارسی به ترجمه کلمات مشکل نیز بپردازد. در سالهای اخیر نقدهایی به تصحیح این کتاب وارد شده است؛ اما نمیتوان از کوششهای نخستین این استاد برجسته حوزه ادبیات به این سادگی چشم پوشی نمود.
چشم انداز و آینده تصحیح متون
علیرغم تلاشها و کوششهای فراوانی که در سالهای اخیر برای تصحیح متون ادبی و کلاسیک انجام گرفته است؛ اما این حوزه هنوز جای کار بسیار زیادی دارد. هنوز هم تصحیح جامع و کاملی از آثار سعدی و حافظ در دسترس ما نیست و آثار به جا مانده از دوران پیشین که تاکنون مورد اصلاح و بهسازی قرار نگرفتهاند به بیش از هزار عدد میرسد. خوشبختانه روشهای متنوعی برای تصحیح متون ابداع شده که از جمله آنها میتوان به تصحیح انتقادی، تصحیح قیاسی، تصحیح براساس نسخه اساس، تصحیح ذوقی و التقاطی اشاره کرد. هر کدام از این روشها با توجه به نسخههای خطی به دست آمده به برطرف کردن مشکلات آثار و کتابها میپردازند.
توجه به این مسئله نیز مهم است که چون بخش زیادی از آثار زبان فارسی به زبانهای دیگر نیز به چاپ رسیدهاند و هنوز هم ترجمه فارسی به انگلیسی این آثار ادامه دارد؛ لذا باید تصحیح آثار قدیمی در دستور کار محققان قرار گیرد یا نسخه تصحیحی جدید آنها باید بار دیگر ترجمه شود. تصحیح متون فقط در زبان فارسی رایج نیست؛ بلکه امروزه جهان غرب نیز به این کار مشغول گردیده است. انتظار میرود که در سالهای آینده با کشف نسخههای خطی جدید و همت بیشتر محققان، این حوزه از ادبیات فارسی به جایگاه مطلوبتری برسد.
در ادامه حتما بخوانيد: ترجمه معکوس؛ اهمیت و نحوه انجام