کلمات دنگلیش (Denglish)؛ تعریف و معرفی 10 مورد

احتمالاً برای شما هم پیش آمده که در هنگام خواندن یک علامت آلمانی، تبلیغ و یا هر چیز آنلاین دیگر، متوجه وجود یک کلمه انگلیسی در وسط جمله یا عبارت آلمانی شده‌اید. در ظاهر ممکن است واژه مورد نظر بسیار شبیه به یک کلمه انگلیسی باشد؛ اما در هر صورت معنای آن در یک متن آلمانی با مفهومش در یک جمله انگلیسی، بسیار متفاوت است. این کلمات زیاد هستند و به آنها Denglish یا Denglisch (دنگلیش) گفته می‌شود.

 

دنگلیش چیست؟

دنگلیش ترکیبی از انگلیسی و آلمانی است و چند فرم مختلف دارد. در اینجا نسخه انگلیسی شده یک کلمه آلمانی با همان معنی وجود دارد که بسیار شبیه به انگلیسی به نظر می‌رسد؛ اما در اصل در زبان انگلیسی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. در واقع ساختارهای دستوری و هجایی کلمات انگلیسی شده با قراردادهای هجایی زبان آلمانی مطابقت ندارند.

اختلاط زبان انگلیسی با سایر ساختارهای کلامی یک پدیده غیرمعمول نیست. امروزه کلمات اسپانگلیش (اسپانیایی و انگلیسی) و فرمانگلیش (فرانسوی و انگلیسی) نیز شنیده می‌شوند و این چیزی است که متخصصان زبانی را در مورد تاثیر آنها بر شیوه‌های کلامی اصلی نگران کرده است.

حال که با مفهوم این دست از واژگان آشنا شدید؛ در ادامه شبکه مترجمین راستین، 10 کلمه رایج دنگلیشی را به شما معرفی می‌کند که حتماً در زبان آلمانی با آنها روبه‌رو خواهید شد.

 

1. Handy

کلمه Handy در زبان آلمانی به تلفن همراه اشاره دارد. در عین حال این کلمه در زبان انگلیسی هیچ ارتباطی با تلفن همراه ندارد و به معنی راحت تعمیر کردن چیزی است. به همین دلیل هیچ انگلیسی زبانی نمی‌داند که Handy در آلمانی به معنی چیست؛ از اینرو در هنگام یادگیری زبان آلمانی، در ابتدا ممکن است باعث گیج شدن فرد شود.

 

Handy

 

2. Homeoffice

اگر چه اصطلاح home office به طور گسترده‌ای در زبان های آلمانی و انگلیسی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ اما کاربرد آن در کلام ژرمن‌ها رایج‌تر است. مردم از آن برای توصیف ماهیت کار از خانه استفاده می‌کنند؛ دقیقاً مانند عبارت Homeoffice-Pflicht که اصطلاح توصیف کننده وظیفه سازمان‌ها برای ارائه کار از خانه است. از اینرو نسخه دنگلیش این کلمه بسیار پرکاربرد است؛ زیرا همیشه در قالب کلمه Homeoffice که یک واژه فاقد فاصله است، فشرده می‌شود.

 

3. Download

اصطلاح مناسب آلمانی برای فعل دانلود، کلمه Herunterladen می‌باشد. کافی است پیشوند ge- را در وسط قرار دهید تا از آن فعل، در زمان گذشته استفاده کنید. بنابراین برای اینکه بگویید "من برنامه را دانلود کردم"؛ باید جمله Ich habe die App heruntergeladen را به کار بگیرید.

پس فعل Download به طرز مضحکی گاهی اوقات در دنگلیش به زبان گذشته تبدیل می‌شود؛ از اینرو شنیدن جمله Ich habe die App downgeloadet چندان غیرمعمول نیست. در واقع این کار مثل دنگلیش کردن مضاعف است؛ زیرا از یک کلمه انگلیسی در زبان آلمانی بهره گرفته می‌شود و در عین حال برای ساخت آن به نوعی از صرف آلمانی استفاده می‌گردد.

 

4. Checken

در زبان انگلیسی وقتی چیزی را Check می‌کنید؛ به این معنی است که نگاهی دیگر به آن می‌اندازید تا مطمئن شوید درست است و هیچگونه مشکلی ندارد و یا آن را از یاد نبرده‌اید. با این حال در دنگلیش فعل Checken به معنی فهمیدن است.

 

Checken

 

5. Shooting

قطعاً اگر اولین بار این کلمه را از زبان یک آلمانی بشنوید شوکه می‌شوید؛ زیرا رایج‌ترین معنی این واژه در انگلیسی به یک رویداد خشونت آمیز با اسلحه اشاره دارد. اما در زبان آلمانی این کلمه دنگلیش به معنی عکاسی است که حتی به صورت جمع، یعنی Shootings نیز به کار می‌رود.

 

6. Mobbing

کلمه Mobbing در زبان انگلیسی به معنی رفتار خارج از کنترل خریداران در بلاک فرایدی است؛ مانند جمله They were mobbing the shoe section! (آنها بخش کفش را زیر و رو کردند). اما استفاده از این فعل در این معنا چندان رایج نیست. این کلمه در آلمانی یک معنی کاملاً متفاوت دارد؛ زیرا برای اشاره به قلدری خصوصاً در مدارس مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

7. Beamer

در گذشته بسیاری از مردم دوست داشتند سوار ماشین‌های آبی رنگ Beamer شوند. آنها اینگونه ماشین‌ها را به خاطر صندلی‌های چرمشان ستایش می‌کردند و مسافت‌های طولانی را با لذت از طریق این خودروها طی می‌نمودند. بله درست حدس زدید؛ Beamer در بریتانیا برای اشاره به ماشین‌های BMW به کار می‌رود. ولی این کلمه دنگلیش در زبان آلمانی به پروژکتوری گفته می‌شود که شما می‌توانید از آن برای انتقال صفحه نمایش لپ تاپ خود به صفحه‌ای بزرگتر استفاده نمایید.

 

Beamer

 

8. Basecap

اگر بعد از شنیدن این کلمه کاملاً سردرگم شده‌اید، بدانید که تنها نیستید. این کلمه از نظر یک انگلیسی زبان، همان baseball cap (کلاه بیسبال) است که در نسخه دنگلیش، قسمت توپ آن حذف گردیده است.

 

9. Pullunder

Pullunder که در کلام مردم بریتانیا به معنی جلیقه پشمی است؛ علیرغم شکل ظاهری یک کلمه انگلیسی محسوب نمی‌شود. این واژه در اصل از Pullover می‌آید که یک اصطلاح دنگلیش است و به معنی ژاکت یا پلوور است. جالب است بدانید کلمه Pullunder قبلاً Westover نامیده می‌شد که آن نیز یک واژه انگلیسی نیست.

 

10. Bodybag

یکی دیگر از وام واژه های نگران کننده، Bodybag است که در آلمانی همانند انگلیسی به معنی یک کیسه بزرگ برای حمل جسد نیست. در آلمانی این واژه به یک کیف کوچک بندی اشاره دارد که می‌توان آن را به دور کمر بست یا روی شانه انداخت.

 

سخن آخر در خصوص کلمات دنگلیش

حال که با برخی اصطلاحات رایج دنگلیشی آشنا شدید؛ وقتی می‌شنوید که یک آلمانی زبان در مورد تعداد Bodybags (کیف های بندی) برای Fashion Shooting (عکاسی مد) صحبت می‌کند، دیگر لازم نیست از او بخواهید که حرفش را دوباره تکرار کند.

حتی با وجود اینکه بسیاری از گویشوران آلمانی سعی می‌کنند از زبان انگلیسی در گفتار روزمره خود استفاده نکنند؛ اما باز هم شیوه کلامی آنها در طول زمان دچار تغییر می‌شود زیرا همواره گویشوران جدید بر نحوه برقرار ارتباط تاثیر می‌گذارند.