12 مورد از بهترین کتاب های ویلیام فاکنر

ویلیام فاکنر (William Faulkner) نویسنده آمریکایی است که در سال 1897 در می سی سی پی به دنیا آمد و بزرگ شد. محل تولدش باعث گردید تا فرهنگ مردم جنوب به شدت بر او تاثیر بگذارد؛ تاثیری که از نوشته‌هایش کاملاً نمایان است. عشق فاکنر به جنوب در خلق یک ناحیه خیالی به نام یوکناپاتافا (Yoknapatawpha) خود را نشان می‌دهد. بسیاری از خوانندگان وقتی متوجه می‌شوند که هیچ یک از مکان‌ها واقعی نیستند، شگفت زده می‌شوند.

 

برترین رمان های ویلیام فاکنر

فاکنر در طول زندگی خود 19 رمان، بیش از 100 داستان کوتاه و چند فیلمنامه نوشته است. وی نویسنده‌ای پرکار بود که بیشتر به خاطر جملات طولانی و روایت‌های گاهاً چالش برانگیز خود به شهرت رسید. فعالیت فاکنر در زمینه ادبیات، افتخارات زیادی را برای او به ارمغان آورد که از جمله آنها می‌توان به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 1949 اشاره کرد.

مضامین معاصر و سبک نگارش تجربی فاکنر، باعث تمایز او از نویسندگان دوران خود شد. او یکی از پیشگامان سبک نویسندگی خاطرنمایی بود. وی مرتباً لحن یا روایت داستان خود را تغییر می‌داد تا خواننده را همچنان درگیر و علاقه مند نگه دارد. اگر به دنبال خواندن آثار فاکنر هستید باید بدانید که از کجا باید شروع کنید.

پس بهتر است نگاهی به لیست 12 رمان برتر فاکنر که در این گفتار شبکه مترجمین راستین به آنها می‌پردازیم، بیندازید.

 

1. مزد سرباز (Soldiers’ Pay)

کتاب مزد سرباز در سال 1926 منتشر شد و اولین رمان فاکنر بود. این اثر یکی از اولین کتاب‌هایی بود که با مضمون جنگ جهانی اول انتشار یافت و قصه یک سرباز مجروح و چالش‌های او در راه بازگشت به خانه را روایت می‌کند. با وجود اینکه این سرباز تقریباً کور و لال شده است؛ اما می‌تواند با کمک سربازان همراهش به خانه برگردد. وقتی او به خانه می‌رسد؛ متوجه می‌شود که خانواده‌اش به زندگی عادی و معمولی خود ادامه می‌دهند. همین باعث می‌شود که این کتاب به وضوح چالش‌های جنگ را پیش چشم خوانندگان زنده کند.

 

مزد سرباز

 

2. خشم و هیاهو (The Sound and the Fury)

کتاب خشم و هیاهو که در سال 1929 منتشر شد؛ یکی از بهترین رمان های انگلیسی زبان قرن بیستم محسوب می‌شود. داستان در شهر خیالی جفرسون در اوایل قرن بیستم اتفاق می‌افتد. کتاب درباره خانواده کامپسون است و داستان زندگی آنها را در طول سه دهه روایت می‌کند؛ از دست دادن امنیت مالی، بروز بحران اعتقادی در خانواده و چندین مرگ، تنها بخشی از ماجراهایی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته می‌شود.

خشم و هیاهو یکی از آثار متمایز ادبیات انگلیسی است؛ زیرا در چهار بخش خود از سبک‌‌های روایی مختلف استفاده می‌‌کند که از آن جمله می‌توان به سبک نوشتاری خاطرنمایی و زاویه دید سوم شخص اشاره کرد. در ضمن فاکنر در این کتاب جهان‌های تخیلی خود را معرفی می‌کند که نقش مهمی در آثار بعدی او ایفا می‌کنند. این رمان در سال 1959 به یک فیلم سینمایی تبدیل شد.

 

3. گور به گور (As I Lay Dying)

فاکنر کتاب گور به گور را در سال 1930 منتشر کرد که یکی از بهترین آثار ادبیات انگلیسی محسوب می‌شود. اثر مذکور دارای 15 راوی مختلف است؛ در این داستان فردی به نام آدی بوندرن در حال مرگ است و خانواده‌اش مشغول تصمیم‌ گیری درباره این موضوع هستند که پس از مرگش با جسد او چکار کنند. با وجود اینکه این یک پیش فرض آزار دهنده برای یک کتاب است؛ اما سبک و لحن رمان بسیار صمیمی است و همین باعث کمرنگ شدن این موضوع می‌شود. این اثر نیز نمونه دیگری از سبک نوشتاری خاطرنمایی است؛ فاکنر ادعا کرد که این رمان را تنها در مدت شش هفته نوشته و هرگز کلمه‌ای از آن را تغییر نداده است.

 

 

4. یک گل سرخ برای امیلی (A Rose for Emily)

کتاب یک گل سرخ برای امیلی (1930) ابتدا به عنوان یک داستان کوتاه در The Forum منتشر شد. داستان آن نیز در ناحیه یوکناپاتاوفا اتفاق می‌افتد و درباره مرگ خانم مسنی به نام امیلی است. همانطور که کل شهر به مراسم تشییع جنازه خانم امیلی می‌روند؛ حقیقت پشت مرگ او آشکار می‌شود. هر چند این اثر کمی وحشتناک است؛ اما نبوغ ادبی واقعی نویسنده را به نمایش می‌گذارد.

 

5. حریم (Sanctuary)

کتاب حریم در سال 1931 به چاپ رسید. این ملودرام روانشناختی، به بررسی پیچیدگی‌های مردم جنوب می‌پردازد. رمان درباره گروهی از جنایتکاران است که همیشه به دنبال جنجال می‌گردند؛ آنها با ربودن و انجام رفتار وحشیانه با تمپل دریک (یک دختر با ادب اهل می سی سی پی) داستان را وارد فاز جنایی و معمایی می‌کنند. اگر چه فاکنر ادعا می‌کرد که کتاب حریم را فقط با انگیزه‌های مالی نوشته است؛ اما منتقدان مدرن معتقدند که او سعی داشته با این اثر، به خوی وحشیانه آدم‌ها بپردازد. با این وجود رمان حریم یکی از بهترین آثار فاکنر است و باعث شد که او در دنیای ادبیات به فردی نام آشنا تبدیل شود.

 

رمان حریم

 

6. روشنایی ماه اوت (Light in August)

کتاب روشنایی ماه اوت (1932) درباره فردی به نام جو کریسمس است. او یک بی خانمان دو رگه است؛ به همین دلیل معتقد است که هم خون سیاه پوستان در رگ‌هایش جاری است و هم خون سفید پوستان. علاوه بر این او به دلیل زندگی در جنوب مجبور است با هویت خود به عنوان یک مرد سیاه پوست مبارزه کند. فاکنر در این کتاب به طرز ماهرانه‌ای شخصیتی را خلق کرده که با وجود اینکه کار بسیار بدی انجام می‌‌دهد؛ اما همچنان همدردی خواننده را بر می‌‌انگیزد. این اثر در کنار داستان گیرای خود، به بررسی مشکلات نژادی در جنوب در دهه 1920 می‌پردازد؛ هر چند بعد مسائل نژادی در آن بسیار قوی و ملموس است.

 

7. ابشالوم، ابشالوم! (Absalom, Absalom)

فاکنر شاهکار خود یعنی کتاب ابشالوم، ابشالوم! را در سال 1936 منتشر کرد. داستان درباره مرد فقیری به نام توماس ساتپن است که با یک خانواده محترم وصلت می‌کند. با این وجود اشتیاق و تمایل او برای کنترل خانواده‌اش، منجر به نابودی آن می‌شود. یکی از دلایل برجسته شدن این کتاب، استفاده فاکنر از چندین راوی است. کتاب این سوال را می‌‌پرسد که آیا مردم می‌‌توانند حقیقت گذشته را به طور کامل کشف کنند یا همیشه این سوال پس ذهنشان وجود دارد که واقعا چه اتفاقی افتاده است.

 

 

8. نخل های وحشی (The Wild Palms)

کتاب نخل های وحشی که در ابتدا با نام If I Forget Thee, Jerusalem منتشر گردید؛ در اصل دو داستان است که در یک قصه بافته شده‌اند. داستان اول درباره مرد جوانی به نام هری ویلبورن است که عاشق شارلوت ریتن مایر می‌شود. اما مشکل آنها این است که پول کافی ندارند و شارلوت قبلاً ازدواج کرده است. داستان دوم درباره محکومی است؛ وی برای نجات زنی که در طول سیل بر روی یک درخت گرفتار شده بود فرستاده می‌شود. او آن زن را نجات می‌دهد؛ اما آنها در پایین دست گرفتار می‌شوند و باید به کمک هم از این مشکل جان سالم به در ببرند.

 

9. برخیز ای موسی (Go Down, Moses)

کتاب برخیز ای موسی در سال 1942 به چاپ رسید. فاکنر در این اثر، هفت داستان را به هم ارتباط می‌دهد و آنها را در این مجموعه با هم ترکیب می‌کند. داستان آنها نیز مانند بسیاری از آثار فاکنر، در شهرستان یوکناپاتاوفا اتفاق می‌افتد. داستان‌های این مجموعه به بررسی روابط متغیر بین گروه‌های نژادی مختلف در این برهه زمانی در جنوب ایالات متحده می‌پردازند. در ضمن کتاب نیم نگاهی به تقابل انسان و طبیعت می‌اندازد.

 

خشم و هیاهو

 

10. هملت (The Hamlet)

هملت اولین کتاب از مجموعه ادبی سه گانه اسنوپس (Snopes Trilogy) است؛ این مجموعه در مورد جنوب قبل از جنگ و دوران بازسازی است. رمان هملت (1940) در وهله اول درباره فردی به نام فلم اسنوپس است که با ترکیبی از حیله گری و فریب، شهر فرنچمنز بند را رهبری می‌کند. فاکنر در این مجموعه، چندین داستان کوتاه که قبلاً منتشر کرده بود را گرد هم جمع کرد. در تمام طول داستان، مردم اطراف فلم نسبت به قدرت یافتن او منفعلانه عمل می‌کنند و همین زمینه را برای قدرت گرفتن بیشتر او فراهم می‌کند.

 

11. شهر (The Town)

"شهر" دومین کتاب از سه گانه اسنوپس است؛ با این وجود در سال 1957 یعنی 17 سال بعد از انتشار اولین رمان این مجموعه به بازار آمد. این داستان سه راوی دارد و درباره این است که چگونه فلم اسنوپس خانواده خود را به جفرسون منتقل می‌کند و سعی می‌نماید مانند شهر اول آن را تصرف کند. اگر چه این کتاب در اصل دنباله‌ای از "هملت" است؛ اما به تنهایی یک اثر مجزا محسوب می‌شود. بسیاری از منتقدان و ناظران معتقدند که این کتاب به دلیل سازگاری سه راوی متمایز، از رمان اول این مجموعه یعنی "هملت" برتر است.

 

12. عمارت (The Mansion)

در حالی که دو کتاب "هملت" و "شهر" از ظهور خانواده اسنوپس می‌گویند؛ اما "عمارت" به سقوط آنها ورود می‌کند. مینک اسنوپس راوی اصلی این داستان است؛ او یک روان‌ شناس ساکن شهر است. همین امر باعث می‌شود که داستان چشم اندازی جالب پیدا کند. این کتاب لایه لایه است و دیدگاه‌های متعدد را در قالب یک داستان پیوسته آورده است. شروع و پایان قصه تشابهات زیادی با هم دارند و همین خواندن کتاب را برای خواننده لذت بخش می‌کند.

 

کلام پایانی درباره آثار برتر ویلیام فاکنر

رمان های ویلیام فاکنر قطعاً ارزش خواندن و مطالعه را دارند؛ پس اگر فرصتی یافتید حتماً به دنبال آثار معرفی شده در این گفتار باشید. در صورتیکه پیشتر یکی از این کتاب ها را خوانده‌اید؛ لطفا در بخش ثبت نظرات به ما بگویید که چه نظری در خصوص آن داشته‌اید و آیا دیگران را نیز به خواندن این اثر دعوت می‌کنید یا خیر.

 

در ادامه حتما بخوانيد: 10 مورد از بهترین کتاب های آلبر کامو