برترین نویسندگان اهل لیتوانی
- 22 اسفند 1401
- جهان کتاب
لیتوانی در طول تاریخ مدرن خود همواره شاهد آشفتگیهای بسیاری بوده؛ زیرا نقش مهمی در جنگهای جهانی اول و دوم داشته است. این سرزمین در سال 1918 استقلال یافت؛ از اینرو از نظر تاریخی کشور جوانی محسوب میشود. با این وجود مردم لیتوانی غرور فرهنگی خاصی دارند و به همین دلیل سنت ادبی غنی خلق کردهاند که امروزه همچنان الهام بخش نویسندگان بزرگ است.
7 نویسنده لیتوانیایی مشهور
بیشتر آثار نویسندگان لیتوانیایی ریشه در آشفتگی تاریخی این مرز و بوم دارند. زیرا مردم این سرزمین از اردوگاههای کار اجباری جنگ جهانی دوم گرفته تا حاکمیت امپراتوری شوروی، تاریخ چالش برانگیزی را پشت سر گذاشتهاند. آثار نویسندگان لیتوانیایی منعکس کننده غروری است که آنها نسبت به فرهنگشان دارند؛ بنابراین ابزاری مناسب برای شناخت مردم این کشور هستند.
بسیاری از نویسندگان مشهور لیتوانیایی، آثار خود را به انگلیسی و سایر زبانها ترجمه کردهاند؛ لذا این امکان را برای خوانندگان در سراسر جهان فراهم نمودهاند تا غنای ادبی آثار آنها را تجربه کنند. در این راستا شبکه مترجمین راستین در این گفتار قصد دارد تا نگاهی به این نویسندگان برتر بیندازد و شاخصترین آثار آنها را معرفی کند.
1. زیمایت (Zemaite)
زیمایت (1845- 1921) نام مستعار Julija Beniusevicute-Zymantiene، نویسنده و داستان نویس لیتوانیایی است. وی در یک خانواده اشرافی در امپراتوری روسیه به دنیا آمد که به خاطر اختلاف طبقاتی اجازه نداشت لیتوانیایی یاد بگیرد یا با بچههای محلی بازی کند. او سرانجام در دوران جوانی زبان لیتوانیایی را یاد گرفت و از این شیوه کلامی برای حمایت از مردم سرزمینش و پشتیبانی از قیام 1863 استفاده کرد.
زیمایت با یکی از فعالان این قیام ازدواج کرد. او قبل از اینکه به تواناییهای خود در زمینه نوشتن پی ببرد و پیش از آنکه به این نتیجه برسد که شاهکاری برای فرهنگ و زبان مردم خود است؛ مجبور شد در یک مزرعه زندگی کند و فرزندانش را در فقر بزرگ نماید. به همین دلیل زیمایت در زمره بهترین نویسندگان فمینیست قرن نوزدهم اروپا قرار میگیرد.
زیمایت اولین داستان کوتاه خود با نام یک عصر پاییزی (An Autumn Evening) را در سال 1894 نوشت که در این اثر از گویش ساموگیتی (Samogitian) زبان لیتوانیایی استفاده کرد. وی به دلیل استفاده از زبان رایج در نوشتار و تواناییش برای نوشتن داستانهایی که دهقانان با آنها همذات پنداری میکردند، به شهرت زیادی دست پیدا کرد. در ضمن او نقش زیادی در نمایش خشونتی داشت که برعلیه زنان زمان او اعمال میشد.
دختر شوهر (Daughter-in-Law) یکی از مشهورترین رمان های زیمایت است و از نوشتههای فمینیستی معروف آن زمان محسوب میشود. کتاب ازدواج برای عشق (Marriage for Love) که زندگینامه اوست؛ یکی دیگر از آثار معروف زیمایت به شمار میآید که به انگلیسی ترجمه شده است. وی تنها زنی است که عکسش بر روی اسکناسهای لیتاس (litas) و تمبر شوروی نقش بسته است.
2. ریچارداس گاولیس (Ricardas Gavelis)
ریچارداس گاولیس (1950 2002) اولین نویسنده پست مدرن لیتوانیایی است که در جوانی به دبیرستان دروسکینینکای (Druskininkai) رفت و در دانشگاه ویلنیوس (Vilnius University) در رشته فیزیک نظری تحصیل کرد. وی پس از فارغ التحصیلی، در موسسه فیزیک آکادمی علوم لیتوانی مشغول به کار شد. گاولیس بعد از اینکه به نوشتن مقالات ژورنالی منصوب شد و به عنوان سردبیر و تحلیلگر اخبار مشغول به کار مشغول گردید؛ اشتیاق خود به ادبیات را کشف کرد.
اثر گاولیس با نام Vilnius Poker که در سال 1989 منتشر شد؛ اولین رمان پست مدرن در ادبیات لیتوانی محسوب میشود. این کتاب مضمونی پاد آرمانشهری دارد که در آن نویسنده شخصیتهای اصلی داستانش را به سفری بیمارگونه میفرستد تا به ارواحی جنگجو تبدیل شوند. نوشتههای ریچارداس گاولیس به خاطر مضامین فانتزی معروف هستند و روانشناسی همواره نقشی پررنگ در آثارش داشته است. وی علاوه بر رمانهایش که به هشت زبان زنده دنیا ترجمه شدهاند؛ در نگارش فیلمنامه فیلم جنگل خدایان (Forest of the Gods) نیز همکاری کرده است.
3. هنریکس رادوسکاس (Henrikas Radauskas)
هنریکس رادوسکاس (1910- 1970) در لهستان به دنیا آمد و در واشنگتن دی سی درگذشت. وقتی کودک بود خانوادهاش لیتوانی را ترک کردند؛ به همین دلیل او در نووسیبیرسک (Novosibirsk) روسیه به مدرسه رفت. وی پس از جنگ جهانی اول و زمانیکه لیتوانی به یک کشور مستقل تبدیل شد، به آنجا بازگشت. رادوسکاس در دانشگاه وتائوتاس مگنوس (Vytautas Magnus University) به تحصیل ادبیات پرداخت و در نهایت سردبیر کمیسیون انتشارات کتاب لیتوانی شد. بعدها وی به ایالات متحده مهاجرت کرد و در کتابخانه کنگره مشغول به کار شد.
هنریکس رادوسکاس شعر میگفت و مجموعه اشعارش در 4 جلد منتشر شدهاند. وی برخی از آثار خود را در دهه 1930 در لیتوانی نوشت و برخی دیگر را پس از مهاجرت به ایالات متحده به رشته تحریر درآورد. هنریکس از سبک غنایی معمولی سایر شاعران لیتوانیایی پیروی نکرد و در عوض رویکرد ظریفتری را در شعرنویسی در پیش گرفت. او معمولاً در مورد افسانهها و موجودات افسانهای مینوشت که این رویکرد کاملاً در شعر معروفش با عنوان آپولو (Apollo) عیان است.
حتما بخوانيد: 8 نویسنده رومانیایی برتر تاریخ
4. مایرونیس (Maironis)
مایرونیس (1862- 1933) یکی دیگر از نویسندگان لیتوانیایی مشهور است که نام واقعی او یوناس ماچیولیس (Jonas Maciulis) بود. شاید به جرات بتوان گفت که مایرونیس شناخته شده ترین شاعر لیتوانیایی است. او در میان دهقانان آزاد نزدیک به اشراف لیتوانیایی در لیتوانی تحت اشغال روسیه متولد شد. وی در دوران کودکی و نوجوانی تحت تاثیر تنش بین طبقاتی قرار نگرفت و به همین دلیل در جنگهای فرهنگی از هیچ جناحی جانبداری نکرد.
مایرونیس اولین بار در سن پترزبورگ شروع به نوشتن شعر کرد. برخی از مشهورترین اشعار او در مجموعه شعری با عنوان صداهای بهار (The Voices of Spring) یافت میشوند. وی علاوه بر شعر در زمینههای تاریخ، ادبیات و الهیات نیز قلم میزد. آثار او به شدت غنایی و احساساتی هستند و نمونهای ناب از اشعار لیتوانیایی به شمار میآیند. مایرونیس نقش مهمی در ساخت هویت ملی لیتوانی پس از استقلال یافتن این کشور ایفا کرد. یکی از شعرهای معروف او به نام کشورش است که به تاریخ و فرهنگ مردم سرزمینش میپردازد.
5. گیدرا رادویلاویچیوته (Giedra Radvilaviciute)
اگر به دنبال آثار یک نویسنده معاصر لیتوانیایی هستید؛ بهتر است به کارهای گیدرا رادویلاویچیوته (متولد 1960) نگاهی بیندازید. این مقاله نویس و زندگی نامه نویس در دهه 1980 در دانشگاه ویلنیوس (Vilnius University) در رشته ادبیات و زبان لیتوانیایی تحصیل کرد؛ سپس به عنوان معلم و روزنامه نگار مشغول به کار شد. وی چهار سال از عمر خود را در ایالات متحده سپری کرده و در حال حاضر به عنوان ویراستار مشغول به کار است.
یکی از آثار معروف رادویلاویچیوته، مجموعه داستان کوتاه امشب باید کنار دیوار بخوابم (Tonight I Shall Sleep by the Wall) نام دارد که جایزه ادبیات اتحادیه اروپا را برای او به ارمغان آورده است. کسانیکه دوست دارم دوباره ملاقات کنم (Those Whom I Would Like to Meet Again) مجموعه دیگری از داستانهای تالیفی اوست که بسیاری از نقاط مختلف جهان از جمله ویلنیوس و شیکاگو را شامل میشود. بخشی از آثار او در مجلات والدین و خانواده به صورت گسترده در سراسر لیتوانی منتشر شدهاند. هر چند شاید گیدرا آثار زیادی نداشته باشد؛ اما معدود کارهایش جنبه مدرن ادبیات لیتوانی را نشان میدهند.
6. بالیس سروقا (Balys Sruoga)
بالیس سروقا (1896- 1947) از همان کودکی نشان داد که ذاتاً نویسنده است. او حتی در مدرسه مقالاتی در مورد جنبش فرهنگی لیتوانیایی مینوشت، و آنها را در روزنامهها و سایر نشریات چاپی زمان خود منتشر میکرد. سروقا در دانشگاههای سن پترزبورگ و مسکو به تحصیل ادبیات پرداخت. وی در طول جنگ جهانی دوم در اردوگاه کار اجباری زندانی بود؛ حضور او در این اردوگاه باعث ضعیف شدنش شد و به همین دلیل خیلی زود در سن 51 سالگی درگذشت.
سروقا سعی داشت با نوشتههایش خود را از خاطرات حضور در اردوگاه کار اجباری رها کند و جنگل خدایان (Forest of the Gods) یکی از معروفترین آثار او در این زمینه محسوب میشود. او در این کتاب تجربیات مردی را در اردوگاه کار اجباری به تصویر میکشد که سعی دارد با طنازی خود را در این فضای وهمناک زنده نگهدارد. مقامات شوروی زمانیکه سروقا زنده بود از چاپ کتابش خودداری کردند، و نهایتاً این کتاب در سال 1957 یعنی سالها پس از مرگش به چاپ رسید.
7. آنتانس اشکما (Antanas Skema)
آنتانس اشکما (1910- 1961) در لهستان متولد شد و در طول جنگ جهانی اول در روسیه زندگی کرد. تمام خانواده او پس از جنگ به لیتوانی نقل مکان کردند، و او قبل از رفتن به دانشکده حقوق، دبیرستان و دانشکده پزشکی را در دانشگاه لیتوانی (University of Lithuania) گذراند. اشکما بعد از اتمام دانشگاه، به عنوان بازیگر مشغول به کار شد و در تئاتر دولتی لیتوانی نقش آفرینی کرد.
اشکما در نهایت به سمت کارگردانی سوق پیدا کرد و بیشتر کارگردانی نمایشهای جهانی را برعهده داشت. زمانیکه آلمان ها لیتوانی را تصرف کردند؛ وی به آلمان نقل مکان کرد. او پس از جنگ به آمریکا رفت و در آنجا به عنوان بازیگر و کارگردان به کار خود ادامه داد. نهایتاً اشکما در پنسیلوانیا بر اثر تصادف رانندگی درگذشت.
اشکما علاوه بر بازیگری و کارگردانی، نویسنده ماهری نیز محسوب میشد. اولین کتاب او مجموعهای از داستانهای کوتاه بود که تحت عنوان آتش و جرقه ها (Firebrands and Sparks) در طول جنگ جهانی دوم منتشر شد. اشکما در ایالات متحده نیز به انتشار داستانهای کوتاه و درام ادامه داد، و Balta Drobule معروف ترین رمان خود را در این کشور منتشر نمود.
او در این رمان به بررسی زندگی یک شاعر تخیلی تبعیدی لیتوانیایی میپردازد که مجبور است برای ادامه زندگی در ایالات متحده به انجام کارهای سطح پایین روی بیاورد؛ این کتاب تا حدودی مضمونی زندگی نامهای دارد. این اثر یکی از اولین رمانهایی بود که براساس جریان آگاهی در زبان لیتوانیایی نوشته شده است.
کلام پایانی در مورد بهترین نویسندگان لیتوانیایی
ادبیات در کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی همیشه از جایگاه رفیعی برخوردار بوده و لذا نویسندگان مشهوری در این سرزمینها معرفی شدهاند. این مورد در خصوص کشور لیتوانی هم صدق میکند و همانطور که در این گفتار خواندید؛ نویسندگان این کشور با خلق آثار شگرف توانستهاند تا جهانیان را نسبت به مردم و کشورشان بشناسانند.
در ادامه حتما بخوانيد: 7 نویسنده صربستانی معروف که باید آثارشان را بخوانید